درباره فیلم «آسمان نیمه‌شب» ساخته جورج کلونی

11 فروردين 1400
«آسمان نیمه‌شب» «آسمان نیمه‌شب»

دیدنی اما معمولی!

کلاریس لاری

سینما پر از داستان‌های پدر‌های فضایی و مادر‌هایی است که راهی ستاره‌ها هستند و با میرایی خود در تقابل قرار می‌گیرند.

این دغدغه‌ برد پیت در  فیلم سال گذشته «اد استرا» و اوا گرین در فیلم امسال «پروکسیما» بود. حال، این بار بر دوش جورج کلونی افتاده است که فیلم «آسمان نیمه‌شب» شبکه نتفلیکس را کارگردانی و در آن بازی می‌کند. این اولین فیلم او پس از فیلم طنز و بدون زرق‌و‌برق «سابربیکن» در سال ۲۰۱۷، و اولین حضورش روی پرده پس از فیلم «هیولای پول» در سال ۲۰۱۶ است.

کلونی حس ترس و وحشت وجودی را به‌خوبی نشان می‌دهد، اما به‌شدت می‌کوشد تا ریشه‌اش را هم به زبان بیاورد. حتی بعضی جا‌ها به نظر می‌رسد برای توصیف حالش کلمه کم می‌آورد. دختربچه‌ای (کاویلین اسپرینگال) که کلونی در نقش آگوستین لافتهاوس، در رصدخانه باربو در مدار قطب شمال پیدا می‌کند، نیز چیز زیادی برای گفتن ندارد. او در شکاف‌های رختکن‌ انبار می‌خوابد و زباله‌های غذاخوری را می‌دزدد. کم‌حرف می‌زند و تنها با چشم‌های باز و پر از پرسش، به آگوستین نگاه می‌کند.

قطعاً یک سری از بینندگان تحت تأثیر قرار خواهند گرفت؛ اما این فیلم فقط به من ثابت کرد، اثری است که به دنبال ستاره‌ها می‌گردد.

زمان فیلم سال ۲۰۴۹ است. همه مردم از یک خطر ناشناخته گریخته‌اند. آگوستین به یک بیماری لاعلاج مبتلا است و ترجیح داده است همان‌جا بماند.

آگوستین در برنامه روتین خود جاافتاده است، بی‌هدف در یک محیط کار باز و مدرن می‌پلکد، کنار دستگاه دیالیز می‌نشیند، بعد می‌رود سراغ نمایشگرهایی که مرتب هرگونه نشانه از حیات را اسکن می‌کنند. کلونی نحیف به نظر می‌آید و ریش پری دارد. نقش نسبتاً ساکت و متینش نشان می‌دهد که بازیگر از فرصت‌‌‌های غره‌ای که به بخش عمده زندگی حرفه‌ای او شکل داده‌اند، فاصله گرفته است. در ضمن، این چهارمین سفر کیهانی کلونی پس از «سولاریس» (۲۰۰۲)، «جاذبه» (۲۰۱۳) و «سرزمین فردا» (۲۰۱۵) است که خیلی زود به فراموشی سپرده شد. 

«آسمان نیمه‌شب» در ظاهر خوب به نظر می‌رسد، اما از درون پوشالی است.

فیلم‌نامه مارک ال. اسمیت که از رمان «صبح‌به‌خیر، نیمه‌شب»  نوشته لیلی بروکس دالتون (۲۰۱۶) اقتباس‌شده است، آرامش حال را با خاطرات گذشته (فلش بک) به هم می‌زند. در این قسمت، نقش جوانی آگوستین را ایتن پک بازی می‌کند (گرچه صدایش با لحن آرام کلونی مخلوط شده است). یک زن (سوفی راندل) پشت سرش ایستاده و با چشم‌های اشک‌آلود به او می‌گوید، «زندگی خودت دارد از دست می‌رود.» اما آگوستین نه رویش را برمی‌گرداند نه چشم‌هایش را از روی کار بر می‌دارد. او نمونه احساسی یک دوست‌ بی‌توجه و عاشق-کارش است. 

زندگی بی‌روح آگوستین با حضور دخترک عجیب و سفینه فضایی «اتر» که قرار است از مأموریت فضایی‌اش برگردد، مختل می‌شود. آگوستین وظیفه دارد به آن‌ها خبر بدهد که چه اتفاقی برای خانه‌شان (زمین) افتاده است: تشعشعات و آخرالزمانی که هیچ‌کس حرفش را نمی‌زند و حال دارد از هر گوشه کره زمین تراوش می‌کند. پس بسته انتقال خون و دخترک را با خود به برجی دیگر می‌برد که سیگنال قوی‌تری دارد. 

فیلم «آسمان نیمه‌شب» صحنه‌های زیبایی دارد؛ ازجمله آدم‌های تنهایی که میان توفان برف سفید ایستاده‌اند و گرگ‌هایی که استخوان‌های مرده‌ها را می‌جورند. در سفینه اتر، چهار فضانورد مسالمت‌آمیز کنار هم زندگی می‌کنند: سالی (فیلیسیتی جونز)، گوردون آدوول (دیوید اویلوو)، مایا (تیفانی بون) و سانچز (دمین بیشیر). بارداری جونز در زندگی واقعی، در فیلم‌نامه جا داده می‌شود، برای همین کل گروه در عمل به شکل یک خانواده واقعی بازی می‌کنند. سر اسم نوزاد با هم بحث می‌کنند و دسته‌جمعی آواز می‌خوانند. محیط اطرافشان هم چشمگیر است؛ انواع اشکال ارگانیک ساخته‌شده از مواد غیر آلی و شاخه‌های انگور ساخته‌شده با چاپ سه-بعدی. صندلی‌ها را اما انگار از نزدیک‌ترین فروشگاه آیکیا خریدند.  

بعدازآن ‌که موضوع فیلم مشخص می‌شود، بقیه‌اش انگار به‌زور پرشده است. بقیه‌ اتفاقات فیلم‌نامه اسمیت به نظر معمولی می‌آیند؛ شکستن یخ‌ها، یک میدان شهاب‌سنگ و راهپیمایی فضایی خطرناک. شاید مدت کمی از فیلم حول انسان بگردد، اما بقیه‌ «آسمان نیمه‌شب»،  هوای مرده است.  

 

 گزیده‌ای از نقدهای فیلم «آسمان نیمه‌شب»

پیتر بردشاو «گاردین»

جورج کلونی بازی بازیگران را به‌خوبی کنترل کرده، اما داستان فیلم بی‌هدف است و به بی‌راهه کشیده می‌شود.

اریک کوهن «ایندی‌وایر»

درحالی‌که «آسمان نیمه‌شب» از برخی پیچیدگی‌ها و غافلگیری‌های داستانی منسوخ و نامناسب رنج می‌برد، اما هیچ‌گاه اتمسفر و فضای سرد رمان که الهام‌بخش تمام دقایق فیلم است را فراموش نمی‌کند. این اتمسفر و فضاسازی تنها نکته‌ی بدیع فیلم است.

برایان تالریکو وب‌سایت راجر ایبرت»

اولین نقش‌آفرینی کلونی پس از سال ۲۰۱۶ [با فیلم‌های هیولای پول و درود بر سزار!] قابل‌قبول است، اما کارگردانی او به‌اندازه‌ی مناظری که شخصیت اصلی به آن‌ها سفر می‌کند سرد است و هرگز نکته‌ی مثبتی پیدا نمی‌کند که منجر به واکنش شود. «آسمان نیمه‌شب» در ظاهر خوب به نظر می‌رسد، اما از درون پوشالی است.

کریس اوانجلیستا «اسلش‌فیلم»

«آسمان نیمه‌شب» با جاه‌طلبی به دنبال رسیدن به پاتوس [برانگیختن احساسات درونی مخاطب] است. در فیلم موضوعات بنیادی زیبایی وجود دارد؛ داستانی که قصد دارد به ما بگوید زندگی حتی به هنگام گم‌گشتگی هم همچنان ارزشمند است. این موضوع ارزش شنیده شدن را دارد، اما آسمان نیمه‌شب قادر به شکل دادن یک گفت‌وگو نیست.

دیوید رونی «هالیوود ریپورتر»

تغییرات زیبا و همچنین تعادل روایتی بین قطب شمال و یک مأموریت بازگشت از سیاره مشتری. این فیلم یک مرثیه ناراحت‌کننده و بسیار غم‌انگیز برای یک سیاره بیمار است و دعا می‌کند که در سایر نقاط جهان، جایی برای ایجاد حیات و زندگی وجود داشته باشد. کلونی با جمع‌آوری یک تیم از بازیگران مکمل قوی و بااستعداد، بازتابی تأمل‌برانگیز را از تخریب محیط‌زیست به ما نشان می‌دهد.

اوون گلیبرمن «ورایتی»

قطعاً یک سری از بینندگان تحت تأثیر قرار خواهند گرفت؛ اما این فیلم فقط به من ثابت کرد، اثری است که به دنبال ستاره‌ها می‌گردد، بازهم ممکن است که با دستان خالی بازگردد.

 «آسمان نیمه‌شب»

کارگردان: جورج کلونی. بازیگران: جورج کلونی، فلیسیته جونز، دیوید اویلوو، تیفانی بون، دمین بیشیر، کایلی چندلر. زمان: ۱۱۸ دقیقه.