نزدیک به دو دهه است که سینمای اجتماعی موردتوجه بسیاری از فیلمسازان کشورمان قرارگرفته و شاهد آثار بسیار درخشانی در این زمینه بوده و هستیم که در این میان میتوان به فیلم ارزشمند «جدایی نادر از سیمین» ساخته اصغر فرهادی اشاره کرد که موفقیتهای بینالمللی بسیاری همکسب کرده است.
فیلم «بدون تاریخ، بدون امضاء» دومین ساخته وحید جلیلوند پس از «چهارشنبه 19 اردیبهشت» در ادامه همان نگاه عدالتخواهانه و آرمانطلبی فیلمساز است که با دستمایه قرار دادن فقر و فاصله عمیق طبقاتی و تقابل آن باوجدان و مسئولیتپذیری اجتماعی، به دنبال طرح دغدغههای اجتماعی خویش است. اگرچه ممکن است مضمون فیلم کلیشهای به نظر برسد امانگاه جستوجوگرانه فیلمساز و تلاش او برای گریز از ورطه تکرار و سیاه نمایی باوجود نمونههای شاخصی که در دسترس است، فیلم «بدون تاریخ، بدون امضاء» را ارزشمند ساخته است.
دکتر نریمان (با بازی امیر آقایی)، پزشک شاغل در سازمان پزشکی قانونی، انسانی وظیفهشناس و متعهد به کارش است، او همین رویکرد را با همکارانش دارد و از آنها میخواهد نسبت به کارشان حساس و مسئولیتپذیر باشند. وی شبهنگام که قصد بازگشت به خانه دارد در راه با موسی (با بازی نوید محمدزاده) که خانوادهاش را ترک موتورسیکلت نشانده تصادف میکند. به نظر میرسد پسر کوچک آسیبدیده و دکتر اصرار دارد موسی برای اطمینان هم که شده او را به درمانگاه ببرد اما موسی خودداری میکند و دکتر هم به تصور اینکه نیازی نیست، این قائله را تمامشده میداند؛ اما این تازه شروع ماجرا است. سه روز بعد نام این بچه جزو متوفیان اعلام میشود و ازاینجا تردید دکتر آغاز و درنهایت بدل به یک بحران میشود، آیا او در مرگ غمانگیز پسربچه دخیل بوده است؟
این پرسش محور اصلی فیلم را تشکیل میدهد و شخصیت آرمانی فیلمساز برای دریافت پاسخ پرسش خود وارد مسیری میشود که درنهایت منجر به یک فاجعه میشود. ایده فیلم و چالشهایی که شخصیت اصلی فیلم با آن مواجه میشود کشش لازم برای پیشبرد داستان و پیگیری تماشاگر را دارد و جلیلوند بهخوبی داستان خود را بر مبنای طرح و بازنمایی موقعیتهای اخلاقی بنا مینهد و از این راستا گریزی به نا عدالتی اجتماعی میزند.
دکتر نریمان به دنبال عدالت و مساوات است و تا آنجا پیش میرود که منجر به خودویرانگریاش میگردد. تصویری که کارگردان از این شخصیت به ما نشان میدهد انسانی با فضیلتهای اخلاقی است. پس از تصادف از ماشین پیاده میشود تا اطمینان پیدا کند خانواده موسی آسیبندیدهاند. در خانه مدام مراقب مادر بیمارش است و در محل کار نیز همکارانش را بهدقت و تعهد دعوت میکند. حاضر نمیشود گزارشهای سهلانگارانه یکی از همکارانش را تأیید کند و حتی تشریح اجساد در پزشک قانونی را با نهایت دقت انجام میدهد. ساحت انسانی ویژه دکتر نریمان طبقه و موقعیت اجتماعی نمیشناسد. او جایگاه خود را به خطر میاندازد تا بر شک و تردید خویش غلبه پیدا کند. دکتر نریمان ناخواسته وارد زندگی خانواده موسی میشود و سعی میکند دریابد آیا گناهکار است یا آنچه اتفاق افتاده به او ارتباطی ندارد. وی هرچه بیشتر پیش میرود کمتر خود را مقصر میبیند. شواهد و قرائن گویای بیگناهی دکتر است و طبق نظر پزشک قانونی مرگ کودک براثر مسمومیت غذایی بوده و نه سانحه تصادف؛ اما این موضوع دکتر را اقناع نمیکند و او بهنوعی خود را مقصر میداند و سعی در کمک به خانواده موسی و حل معمای پیچیده مرگ فرزندشان دارد.
نکتهای که در اینجا وجود دارد و کارگردان به آن توجه نکرده دلیل سماجت و پیگیری دکتر با توجه به شواهد بیگناهی اوست. به نظر میرسد دکتر نریمان باید دلیل متقنی برای این جستوجو داشته باشد که شاید ریشه درگذشته او دارد و همین مسئله وی را دچار عذاب وجدان از این تصادف ساخته است اما هرگز به آن اشارهای نمیشود و این نقصانی در ترسیم این شخصیت به شمار میرود. همچنین رابطه سایه (با بازی هدیه تهرانی) و دکتر بسط پیدا نمیکند و تماشاگر درنمییابد رابطه او با دکتر نریمان چیست، آیا علاوه بر همکار بودن همسرش هم هست یا بوده که اکنون جداشده؟ فیلمساز هم تلاشی برای گشودن این موضوع نمیکند.
فضاسازی درست کارگردان و انتخاب قابهای ایستا و دوربین کمتر روی دست و اغلب آرام با تنالیته رنگهای قهوهای و خاکستری سرد بهخوبی فضای فیلم را القاء میکند. یکی از نقاط قوت فیلم انتخاب درست بازیگران در نقشهای خود است. امیر آقایی در ارائه نقش دکتر نریمان بهخوبی با نقشش ارتباط برقرار کرده و با بهرهگیری از تن صدا، سکوت و شیوه بیان دیالوگها به شایستگی از پس ایفای نقشش برآمده است. در مقابل بازی درونگرای امیر آقایی، نوید محمدزاده در نقش پدری دردمند و معترض که به دلیل فقر و سهلانگاری ناخواسته باعث مرگ فرزندش شده، بازی جذاب و خیرهکنندهای ارائه میدهد. صحنه دردناک و تکاندهنده او را که از روی درد و رنج از دست دادن فرزندش ضجه میزند هرگز نمیتوان فراموش کرد.
نگاه اخلاق گرایانه وحید جلیلوند در فیلم «بدون تاریخ، بدون امضاء» آنهم در روزگاری که فقدان مسئولیتپذیری و پاسخگویی، خشونت، بیعدالتی، فقر و فساد بر همهچیز سایه انداخته قابلستایش و ارزشمند است.
حمیده وطنی
بدون تاریخ، بدون امضاء
تدوین و کارگردان: وحید جلیلوند. نویسندگان فیلمنامه: علی زرنگار و وحید جلیلوند. مدير فیلمبرداری: پيمان شادمانفر. آهنگساز: پيمان يزدانيان. بازیگران: امیر آقایی، هدیه تهرانی، سعید داخ، عليرضا استادى، و نويد محمدزاده، زکیّه بهبهانی.