سلیس: «شیر شاه» اثر جاناتان فاورو و تولید والت دیزنی از 19 ژوئیه 2019 (28 تیر 98) در آمریکا اکران شده است. این فیلم بازسازی نسخه سینمایی، فیلم معروف انیمیشنی (1994 ساخته راجر آلرز) شیر شاه است که 25 سال از نمایش موفقیتآمیز آن میگذرد. پیشبینیشده نسخه سینمایی شیر شاه در چین 50 تا 60 میلیون دلار فروش کند. جاناتان فاورو این بار اما با استفاده از تکنولوژی نوین رایانهای یک فیلم سهبعدی از داستان شیر شاه که گفته میشود الهام گرفته از هاملت شکسپیر است، روانه سالنهای سینما میکند. شیر شاه داستان بچه شیری است که پدرش براثر حادثهای که عمویش پیش آورده جان خود را از دست میدهد. درنتیجه این حادثه این بچه شیر که سیمبا نام دارد، آواره جنگلها میشود و عمویش بهجای وی فرمانروایی سرزمین حیوانات را در منطقهای از آفریقا در دست میگیرد.
باوجود تمجید منتقدان از جلوههای بصری فیلم شیر شاه و استفاده بهینه از تکنولوژی برای بازسازی فیلم کارتونی شیر شاه و تبدیل آن به یک فیلم واقعی و همچنین تمجید از گویندگان این فیلم و بهویژه بیانسه که در این فیلم در نقش یکی از شیرها آوازخوانی میکند، نقدها از نظر محتوایی به این فیلم بسیار تند بوده است. مضمون بسیاری از نقدها به این فیلم انحراف بیشازحد از خط داستان اصلی آن است. درواقع این فیلم را بسیاری فیلمی غیر وفادار به نسخه کارتونی اصلی ارزیابی کردهاند و همچنین منتقدان به لحاظ محتوایی فیلم «شیر شاه» را به این صورت و بدون افزودن خط داستانی جدید به نسخه اولیه آن فاجعهبار دانستهاند.
برخی منتقدان نیز نسخه بازسازیشده فیلم شیر شاه را نوعی ولخرجی دانستهاند. یکی از نویسندگان ووکس درباره این فیلم میگوید: برخلاف فیلم «دامبو» که سازندگان آن بهطور واضح طرح سازندگان نسخه اصلی دامبو (1941) را کنار زدند، نسخه جدید شیر شاه بهغیراز نشان دادن وقایع بهطور غیرمعمول و تکاندهنده نوآوری جدیدی نداشت. دیوید ارلیچ، منتقد ایندیوایر درباره فیلم جدید شیر شاه میگوید: «این فیلم یک فیلم خیالی واهی بیروح است که در آن چیزی بیش از یک نمایش درخشان بیشازحد تکنولوژیک به چشم نمیخورد. این فیلم به لحاظ شکلی و بصری بسیار خوشساخت است اما به لحاظ محتوایی فیلمی است که نشان از ورشکستگی یک استودیوی فیلمسازی (والت دیزنی) دارد.»
در هفتهنامه اینترتینمنت ویکلی، منتقدان به این مسئله اشارهکردهاند که شیر شاه پرزرقوبرق است اما ساخت آن غیرضروری بود. این تصوری است که بسیاری از منتقدان از آن دارند؛ اما در این هفتهنامه همچنین به این نکته اشارهشده که مهم نیست نظر منتقدان درباره این فیلم چیست، آنچه مهم است، این فیلم به دلیل عامل نوستالژیک (خاطرهانگیز بودن) و ارجاعاتی که مخاطب به فیلم کارتونی اصلی خواهد کرد، بسیار فروش میکند. گفتنی است در فهرست پیشفروش فیلمها در فاندانگو (کمپانی اینترنتی بلیتفروشی در آمریکا)، فیلم شیر شاه پس از فیلم «انتقامجویان: پایان بازی» دومین فیلمی است که بیشترین بلیت پیشفروش شده پیش از اکران را نصیب خودکرده است. سایتهای روتن تومیتوز و متاکریتیک هم که بازتابدهنده نظر منتقدان هستند، درمجموع ارزیابی چندان مطلوبی از فیلم شیر شاه ارائه نمیدهند. فیلم شیر شاه در سایت روتن تومیتوز توانسته از مجموع نظر 123 منتقد 59 درصد امتیاز کسب کند. شیر شاه در متاکریتیک نیز با استناد به نظر 38 منتقد از مجموع 100 امتیاز 57 امتیاز کسب کرده است.
تفاوتهای شیر شاه جدید با نسخه کارتونی
صدای بازیگران
به دلیل گذر زمان زیاد از ساخت نسخه اولیه، برخی از صداگذاران این فیلم نظیر جاناتان تیلور دیگر مناسب گویندگی این فیلم نبودند چراکه دیگر کمسنوسال نبودند. تمامی بازیگرانی که در نقش توله شیرها صدای بچگانه از خود درمیآوردند، در نسخه جدید دیگر حضور ندارند. صداگذاران فیلم اولیه شخصیتهای هنری مطرح و محبوبی نظیر ناتان لین، روان آتکینسون و ووپی گولدبرگ بودند. دونالد گالور، بیلی ایچر، ستروگن، جان اولیور، چیتول اجیفور و بیانسه جزو تیم گویندگان فیلم جدید شیر شاه هستند که این امر نشان میدهد سازندگان نسخه جدید، پول بسیاری را صرف استخدام گویندگان برای نسخه جدید شیر شاه کردهاند.
مدتزمان نمایش فیلم
نسخه اولیه کارتونی این فیلم چیزی در حد استاندارد و 88 دقیقه بود؛ درحالیکه نسخه جدید 118 دقیقه است. جاناتان فاورو درباره طولانیترشدن نسخه جدید میگوید: در فیلم شیر شاه خیلی از صحنهها وجود دارد که در نسخه اصلی کارتونی وجود نداشت.
نگاه واقعگرایانهتر
در نسخههای جدید بازسازیشده فیلم علاءالدین یا زشت و زیبا، شخصیتهای خیالی و کارتونی زیادی در کنار شخصیتهای واقعی به ایفای نقش پرداختند. به گفته فاورو اما در فیلم جدید شیر شاه هر محیطی و هر لوکیشنی از این فیلم در آفریقا فیلمبرداری شده و سپس توسط رایانه تغییراتی در آن ایجادشده تا با صحنههای فیلم انطباق پیدا کند. هر اجرا در این فیلم نیز بر مبنای حرکات واقعی، فریم به فریم فیلمبرداری شده است.
سیمبای جوان
از نسخه اصلی کارتونی شیر شاه (1994) 2 فیلم دیگر که بهنوعی دنباله آن تلقی میشوند، ساختهشده است؛ یکی به نام «شیر شاه ۲: پادشاهی سیمبا» و دیگری موسوم به «شیر شاه ۳». در سال ۲۰۱۲ این فیلم بهصورت سهبعدی دوباره اکران شد و بازهم به فروش بالایی دستیافت. این فیلم از نگاه انجمن فیلم آمریکا، یکی از ۱۰ فیلم انیمیشن برتر جهان محسوب میشود. موسیقی این اثر توسط آهنگساز معروف، التون جان ساختهشده، شعر آن توسط تیم رایس گفتهشده و تنظیم آن نیز توسط هانس زیمر انجامشده است. این فیلم در سال 1995 برنده جایزه اسکار در رشته بهترین موسیقی متن و بهترین موسیقی غیر اقتباسی شده است.
آرش نهاوندی، همشهری
سخت است باور کنیم آنچه روی پرده میبینیم واقعی نیست
اگر نسخه بازسازیشده دیزنی از شیر شاه را از وسط آن ببینید، ممکن است فکر کنید که این فیلم یکی دیگر از مستندهای نشنال جئوگرافیک درباره دشت سرنگتی است. البته تا زمانی که یکی از شیرها دهانش را باز کند و با صدای بیانسه نولز-کارتر آواز بخواند.
جان فاورو، کارگردان این فیلم، به تکنیکی که در سال ۲۰۱۶ برای ساختن فیلم کتاب جنگل استفاده کرده بود بازگشته و آن را بهبود بخشیده تا نمونهای بیسابقه از فرا واقعنمایی خلق کند. درجاهایی از فیلم سخت است باور کنیم آنچه روی پرده میبینیم ساختههایی مصنوعی است. تمام ساقههای علف، تمام ترکهای روی صخره افتخار. بیشک باید گفت شیر شاه معجزهای در عرصه فنآوری است، چیزی شبیه آواتار و در تاریخ سینما بهعنوان نقطه عطفی در جلوههای ویژه تلقی خواهد شد. دریافتن اینکه چگونه تمامی این نوآوریها در فیلم بهکاربرده شدهاند باید خیلی جالب باشد.
جای شگفتی نیست که شیر شاه مانند بقیه بازسازیهای والت دیزنی از کارهای کلاسیک دهه ۹۰ (که به شکلی زیبا دوران رنسانس خواندهشده) به اصل اثر وفادار است. داستان را میدانیم: چرخه زندگی که در آنهمه موجودات زنده با تعادل و هماهنگی زندگی میکنند، به خاطر زیادهخواهیهای اسکار (چیویتل اجیوفور) برادر شاه موفاسا (جیمز ارل جونز) که حاکم سرزمینهای افتخار است، به خطر افتاده. او نهتنها میخواهد حکومت شاه موفاسا را سرنگون کند، بلکه قصد دارد که از شرّ پسر جوان شاه سیمبا (جی دی مککرکی) نیز خلاص شود، کسی که وارث تاجوتخت است؛ اما آنچه شیر شاه را از بازسازیهای تقریباً مکانیکی از فیلمهای علاءالدین و دیو و دلبر جدا میکند، شیوهای است که فاورو با آن بازسازیاش را به زبان سینمایی کاملاً متفاوتی ترجمه کرده - زبان مستندهای طبیعی. این به ما امکان میدهد که چیزی به این آشنایی را به شکلی جدید تجربه کنیم.
درجایی از فیلم صحنهای با فیلمبرداری زمان فشرده (تایم لپس) از آسمان در شب میبینیم. درصحنهای دیگر یک بچه میمون شبزی را میبینیم که درحرکتی صحنه آهسته در هوا میجهد یک پروانه را میگیرد. در نقطه اوج احساسی «آیا امشب عشق را حس میکنی؟» دوربین بالای سر دو شیر عاشق بالا میرود، گویی که با یک پهپاد فیلمبرداری شده است. تماشاگر حتی نیمه انتظاری هم دارد که دیوید آتن بورو وارد صحنه شود و راجع به مراسم جفتگیری گربههای بزرگ حرف بزند؛ و درحالیکه سیمبای فراواقعی سازی شده هیچگاه نمیتواند حالات صورت کارتون اصلیاش را تقلید کند، میزان احساسی که با رفتارهای ساده حیوانی میتواند منتقل شود قابلتحسین است. در غرش حاکی از بیزاریِ اسکار یا در شیوهای که یک بچه شیر با پنجه کوچکش به لاشه رئیس قبیلهشان ضربه میزند (نگران نباشید این صحنه هنوز همانقدر ناراحتکننده است)، این احساسات دیده میشوند.
قصد اصلی شیر شاه فاورو، انسان نمایی شیرها نیست. قصد اصلیاش نشان دادن میل ما به تصویر کردن احساسات انسانی در رفتارهای جانوران است. این همان اتفاق روانی است که پشت هر فیلم حیوان ناطقی وجود دارد. همانی که در طی سالیان ما را به اشک ریختن واداشته. از «بِیب» تا «بهسوی خانه».
بیشک اینکه موسیقی شیر شاه با هنرنمایی هانس زیمر مانند همیشه بینظیر است، به امتیازات این فیلم میافزاید. زیمر در همکاری دیگری با لبو ام، آهنگساز آفریقای جنوبی، موسیقی این فیلم را ساخته است. موسیقی فیلم عظمت آن را کمی بیشتر هم میکند و در حد و اندازه حماسی فیلم (و در حد و اندازه بودجه فیلم) نیز هست.
شگفتیآور این است که حتی بدون صحنههای فانتزی نسخه سال ۱۹۹۴ قطعات موسیقی فیلم همان حس سابق را دارند. روشهای هوشمندانهای بهکاربرده شدهاند: طی آهنگ «بیصبرانه منتظر شاه شدن هستم» نالا و سیمبا زیر گردن یک زرافه میروند و برای آب خوردن از یک برکه خم میشوند. درست مانند این است که از بین پاهای گروه رقاصان بازبی برکلی رد میشوند.
صداپیشگان جدید فیلم هم به همان میزان بینظیرند. ستارگان جوانتر فیلم (مک کرکی و شاهدی رایت جوزف در نقش سیمبا و نالا) تحسینبرانگیز ظاهر شدند. حتی در مقابل همبازیهای مسنترشان دونالد گلاور و نولز-کارتر. هرچند سخت است به صدای بزرگسال نالا گوش کرد و به چیزی غیر از شخصیتی جهانی که صدای آن را بازی میکند فکر کرد، فیلم طوری این کاراکتر را جا انداخته که با چهرهای که از بیانسه داریم - قوی و با صدایی که گویی از اعماق بهشت میآید – همخوان است. بااینهمه، نقشهای برجسته واقعی فیلم بیلی ایکنر و ست روگن در نقشهای تیمون و پامبا هستند. تضادی بینقص: تیمون با صدای ایکنر گویی در صف استارباکس پنج دقیقه بیشتر ازآنچه باید علاف شده و پومبا با صدای روگن (مثل همیشه) انگار به چلیم پک میزند.
مانند دیگر بازسازیهای دیزنی تلاش برای اصلاح چند مشکل همیشگی دیده میشود. توجهی بیشتر از گذشته به شخصیتهای زن شده است. اسکار دیگر مانند گذشته زن بودن را با بدجنسی یکی نمیکند (با یادآوری بینظیر بودن همیشگی اجرای اصلی جرمی آیرنز) و حتی شخصیت کفتارها جزئیات بیشتری دارند، بهخصوص به لطف بازی قدرتمند فلورنس کازومبا در نقش رهبر کفتارها، شنزی.
این فیلم بدون شک در حد و اندازههای شیر شاه اصلی نمیتواند باشد و چنین ادعایی نیز ندارد. شیر شاه اگر ادعای کار جدید داشته باشد استفاده از نوستالژی به عنوانی تخته پرشی تجربی برای یافتن راههای جدید روایت داستانهای قدیمی است. همزمان، فیلم به ما یادآوری میکند چرا این داستانهای قدیمی بهدرستی پایانناپذیر و فرازمانی هستند.
کلریس لوری، ایندپندنت
حقه خیرهکننده
بیستوپنج سال از اکران شاهکار کلاسیک دیزنی، «شیر شاه» میگذرد و در این مدت ذرهای از محبوبیتش کم نشده است. جز تئاتر نوشتهشده توسط جولی تیمور، این اولین باری است که شیر شاه به صحنه بازمیگردد، آنهم بهعنوان یک فیلم لایو اکشن تمام دیجیتال. این فیلم بیشتر به یک حقه دیجیتالی خیرهکننده میماند اما هرچه از دید بصری ما را شوکه میکند، نمیتواند آن حس منحصربهفرد انیمیشن را داشته باشد.
داستان باری دیگر در مورد سیمبا، بچه شیری است که در مراسمی توسط پدرش، پادشاه موفاسا به حیوانات بهعنوان جانشین شاه انتخاب میشود؛ اما عموی خبیث او اسکار، نقشههای خبیثانهای میچیند و پس از به موفقیت رسیدنشان، سیمبا را تبعید میکند. اکنون سیمبای بزرگسال باید همراه نالا، عشق زندگیاش جایگاه واقعی خود را بهعنوان پادشاه به دست آورد.
این فیلم عملاً بازسازی صحنه به صحنه انیمیشن است و برخی به شکل ناجوانمردانهای تصاویری از این دو را کنار هم قرار دادهاند. آیا آنها نمیدانند جان فاورو همه این فیلم را نیز با انیمیشن ساخته و نیامده حیوانات واقعی را مجبور کند صحنههای انیمیشن را تکرار کنند؟ البته شاید نتوان از برخی جنبهها سرزنششان کرد. اضافه شدن نیم ساعت به زمان فیلم باعث شده هر بخش روایی تا جای ممکن بسط پیدا کند و در این میان روی دیگری از روابط موفاسا، سارابی و اسکار را میبینیم. برخی از آهنگهای کلاسیک هم حذفشدهاند. بهطورکلی، شیر شاه جدید بسیار به نسخه اصلی وفادار مانده و از این نظر اثری دیدنی و لذتبخش است؛ اما حس سادگی و رنگارنگی تصاویری که با دست کشیده شدند، اینجا ناپدیدشده. چرخه زندگی تجاری، باعث ساخت فیلمی تمام دیجیتال شده که با نسخه اصلی مو نمیزند. هرچند آن را شایسته تعظیم نمیدانم اما باید به ساخت این فیلم سرگرمکننده زیبا احترام گذاشت.