مسعود میر
بیست سال بعدازاینکه سینمای ایران «شوکران» را سرکشید و «سیما ریاحی» با بازی «هدیه تهرانی» در فیلم بهروز افخمی فروش گیشه را حتی در ذهن آدمهای بدبین هم تضمین کرد، شمایل یک سیمای دیگر هویدا شد. ستاره محبوب سال77 این دفعه با سیمایی شکستهتر، در نقشی کوتاهتر و البته با فیلمی نفروش تر به سینماها آمده بود. هدیه تهرانی اما بازهم به چشم میآمد. «آشغالهای دوستداشتنی» دو دهه بعد از ساخت «شوکران» و با کشوقوسهای فراوان روانه اکران شد و از سیمای یک معترض به انتخابات سال88 با بازی او رونمایی کرد. پرستار شوکران در عید نوروز آمد و معترض آشغالهای دوستداشتنی زمستان از راه رسید.
هدیه تهرانی سالهاست به بازیگری متفاوت نسبت بهروزهای آغازین فعالیتش بدل شده است. او کمکار است و البته همین تعداد اندک کارهایش را هم انگار بهگونهای انتخاب میکند که خیلی درگیر سینما نباشد. تهرانی کمکم تماشای فوق ستاره دهه هفتاد در نقشهای فرعی را برای ما به عادت بدل میکند. بعد از آشغالهای دوستداشتنی که اکرانش تا بهار امسال کش آمد، حالا او با نقشی کوتاه در «مسخرهباز» روی پرده آمده است. نقشی کوتاه که به تماشاگران سینما یادآور میشود نمیتوان هدیه تهرانی را فراموش کرد.
سلبریتی سیاهوسفید، سلبریتی پرتقالی
بخش نگاه نو دوره سیوهفتم جشنواره فیلم فجر دو فیلم با بازی هدیه تهرانی را میزبانی میکرد. «مسخرهباز» را همایون غنیزاده ساخته بود و «روزهای نارنجی» را آرش لاهوتی. تهرانی در مسخرهباز در نقشی کوتاه، شمایل کلاسیک زنان اغواگر سینمای سیاهوسفید را بازسازی کرده بود که در رؤیاهای یک شاگرد سلمانی عاشق بازیگری و در کمد وسایل او متجلی میشد. عکسهای لباس و گریم تهرانی در مسخرهباز تماشاگران را به خود جذب میکرد و استقبال اهالی جشنواره از فیلم هم نسبتاً مثبت بود.
تهرانی در «روزهای نارنجی» هرچند نقشی اصلی را بر عهده داشت اما شمایل زن روستایی برای استقلال و روی پای خود ایستادن و روز را به شب رساندن در باغهای پرتقال انگار برای هواداران سوپراستار چندان جذاب نبود. به همین دلیل هم نقش کوتاه تهرانی در مسخرهباز که با لباس خلبانی قدیمی و با هواپیمای ملخدار روی پرده ظاهر میشود، برای مشتاقان سینما محبوبتر از نقش زنی بود که در شمال کشور پشت فرمان وانت دیده میشود و پرتقال میچیند.
داستانی پر از مو
تیرماه97 بود که علی نصیریان بهعنوان دبیر بیستمین جشن خانه سینما بعد از پایان نشست خبری در خانه سینما به شوخی اشارهای به سبیل قیطانی و رنگشدهاش کرد و گفت که: «ظاهرش به دلیل بازی در فیلم یک جوان بااستعداد این شکلی است و راکورد گریمش را حفظ کرده و گرنه اینقدر بدسلیقه نیست.» همان موقع نخستین حدس و گمانها درباره مسخرهباز با عنوان فرعی داستانی پر از مو در رسانهها منتشر شد.
فیلم همایون غنیزاده در جشنواره سیوهفتم فیلم فجر درست در روزی اکران شد که علی نصیریان داغدار از دست دادن همسرش بود. آن روز نصیریان در هیئتی محزون و البته با صورت اصلاحنشده پا به کاخ جشنواره گذاشت تا داستان فیلم پر از موی مسخرهباز ادامه داشته باشد.
بمب بدون سایه
یکی دیگر از سلبریتیهای سینمای ایران که این روزها چهرهاش بر سردر سینماها و بیلبوردهای تبلیغاتی به چشم میخورد، لیلا حاتمی است. حاتمی سال گذشته «بمب» به کارگردانی پیمان معادی را در فهرست فیلمهای به نمایش درآمدهاش تیک زد و امسال با «مردی بدون سایه» روزهای کم رونق استقبال تماشاگران را پشت سر میگذارد.
لیلا حاتمی هم مانند هدیه تهرانی روزهای متفاوتی را در دوران بازیگری خود سپری میکند. حاتمی سعی دارد با کمکاری سراغ پروژههایی برود که جایگاه تثبیتشدهاش را اعتلا ببخشد و به قولی در دام تکرار تقلا نکند. تقارن همزمانی اکران دو فیلم با بازی او و هدیه تهرانی نکات جالب دیگری هم دارد. لیلا در «مردی بدون سایه» با علی مصفا همبازی است و البته بهگونهای عجیب در فیلم ظاهرشده است. آنهایی که فیلم را در جشنواره دیدند گفتند که همکاری حاتمی با علیرضا رئیسیان در این پروژه نیمهکاره مانده و به همین دلیل فیلم در نیمه دوم خود وارد حال و هوای دیگری میشود. از سوی دیگر علی مصفا، تهیهکننده فیلم مسخرهباز است که هدیه تهرانی در آن ایفاگر نقشی فرعی است. تهرانی و حاتمی 2 سوپراستار هستند که زندگی حرفهای، انتخابها و البته کارهایشان تغییرات بسیاری کرده است.
همشهری