دیل كارنگی و مقوله مثبت‌انديشی و انگيزه درمانی

08 مرداد 1399

تأثيرگذاری بی‌رحمانه بر ديگران

سلیس: یکم نوامبر ۱۸۸۸ یعنی ۱۳۰ سال پيش، در چنين روزی دیل كارنگی[1] با نام خانوادگی «كارناگی» در روستای مِريويل ايالت ميسوری آمريكا زاده شد. کتاب «آیین دوست‌‌یابی‌«اش سال‌ها از پرفروش‌ترین کتاب‌‌‌‌‌‌های آمریکا و اروپا بود.

از آدم‌ها بت نسازید. این خیانت است هم به خودتان هم به خودشان. خدایی می‌شوند که خدایی کردن نمی‌دانند...

پدر و مادر دیل کارنگی کشاورز بودند و روی زمين كار می‌كردند و او كه نابسامانی‌‌‌ها و نارسا‌‌یی‌‌های زندگی را تاب نمی‌آورد، در پی زندگی بهتر چندی به آموختن هنرپيشگی، روزنامه‌نگاری، بازرگانی و علوم تربيتی پرداخت. می‌گفت: «خوشبختی وابسته به اين نيست كه چه هستی و چه داری، بلكه به اين است كه چگونه می‌انديشی» و اين سخن را شعار مثبت‌انديشی برای تأثيرگذاری بر ديگران و موفقيت معرفی می‌كرد.

كارنگی راه موفقيت را در تأثيرگذاری بی‌رحمانه بر ديگران می‌دانست.

۲۳ ساله بود كه زادگاهش را به‌سوی ابر شهر نيويورک ترک گفت، ولی آنجا هم نخست كار پردرآمدی نصيبش نشد و بارها از «سوسک‌های آپارتمان خيابان ۵۶»  شكايت کرد. می‌گفت در آموزشگاه هنرپيشگی دريافته كه مديريت و رهبری نصيب كسی می‌شود كه به خود باور داشته باشد و از بيان ديدگاه‌های خود در جمع نترسد.

۲۴ ساله بود كه توانست يک سلسله كلاس‌های فن سخنرانی در نهاد جوانان مسيحی برگزار كند. رفته‌رفته به تعداد اين كلاس‌ها افزود. دیل نام خانوادگی خود را تغییر داد تا مشابه نام اندرو كارنِگی سازنده تالار بزرگ و پرآوازه شهر نيويورک «كارنگی هال» باشد و ازآن‌پس به‌جای كارناگی او را كارنگی می‌نامیدند.  می‌گفت: «درس‌هايی كه می‌دهم همه از شنيده‌های شاگردان خودم تهيه و تنظیم‌شده‌اند.»

۴۹ ساله بود كه نخستين كتابش «آيين دوست‌یابی» را منتشر كرد و ازآن‌پس اين كتاب و آثار ديگرش در صدر پرفروش‌ترين كتاب‌ها قرار گرفتند. آثار دیل كارنگی كه بيشتر طرف توجه بازرگانان، فروشندگان و مديران شركت‌ها و نهادهای اقتصادی و اجتماعی‌اند، تاکنون بيش از ۶۰ ميليون نسخه و به ۳۸ زبان چاپ و منتشرشده‌اند.

كارنگی راه موفقيت را در تأثيرگذاری بی‌رحمانه بر ديگران می‌دانست. می‌گفت: «بايد كاری كنيم كه خريدار يا مخاطب گمان كند خودش به گزینه‌ای رسيده كه موردنظر ما بوده است».  می‌گفت: «دستور ندهيد، پيشنهاد كنيد و به‌این‌ترتیب در ديگران نيازهای مبرم بيافرينيد.»

هايكه ريشتِر، سرپرست موسسه آموزش مديريت كارنِگی در آلمان، بر اين باور است كه دِيل كارنگی پيشرفت و شهرتش را بيشتر وامدار همسرش، دورتی كارنِگی بوده كه موسسه آموزش مديريت كارنِگی را نخست در ایالات‌متحده و سپس در بسياری از كشورهای جهان بنيان نهاد. منتقدان كارنِگی می‌گويند كه او طوری از موفقيت حرف می‌‌‌‌زند كه گويی مقصر ورشكستگی و ناکامی هميشه خود فرد است و جامعه و محيط هيچ نقشی در اين ميان ندارند.

دیل كارنگی در ۶۶ سالگی در فورِست‌هيل نيويورک درگذشت.

گزیده‌ای از جملات دیل کارنگی از کتاب آیین زندگی

از آدم‌ها بت نسازید. این خیانت است هم به خودتان هم به خودشان. خدایی می‌شوند که خدایی کردن نمی‌دانند...

 ما چقدر دیر متوجه می‌شویم که زندگی یعنی همان دقایقی که هرروز آرزوی تند گذشتن آن را داشتیم.

به خدا ایمان داشته باش، خوب خوابیدن را بیاموز، موسیقی را دوست بدار و جنبه شوخی و تفریح زندگی را در نظر بگیر، در این صورت سلامتی و خوشبختی از آن تو خواهد بود.

خدا ممکن است دست از گناهان ما بردارد اما سلسله اعصاب دست از سر ما برنمی‌دارد.

هنگامی‌که قادر نیستم حوادث را از بین ببرم آن‌ها را به حال خود می‌گذارم تا به‌خودی‌خود حل شوند.

هر شب هر کس و هر چیز را می‌بخشم.

از اینکه کفش نداشتم نگران بودم تا اینکه کسی را دیدم که پا نداشت.

فقط به چیزهایی که به درد زندگی می‌خورد فکر کنیم.

از این شرمسارم که هرگز راه و رسم زندگی را نیاموختم، مگر هنگامی‌که از مرگ هراسیدم.

عادت به اینکه همیشه بهترین جوانب حوادث را بنگریم، قیمتش بیشتر از یک درآمد هزار دلاری است.

موهبت‌های خود را بشمار نه محرومیت‌های خود را.

از قول حضرت محمد (ص) می‌آورد: کار خوب آن است که رنگ غم از چهره‌ای بزداید و تبسمی از شادمانی در آن ظاهر سازد.

شادمانی واگیردار است و با دادن آن به دیگران خود نیز از آن بهره‌مند می‌شویم.

وقت خود را صرف کمک به دیگران نمایید و به خدا توسل کنید زیرا احتیاج به چنین چیزی دارید.

آنچه می‌خورید باعث زخم معده نمی‌شود بلکه آنچه شمارا می‌خورد موجب پیدایش این زخم می‌شود.

مشکلی که خوب حلاجی‌شده باشد نصفش حل‌شده است.

زندگی کوتاه‌تر از آن است که کوچکش شماریم اش.

یک‌راه بیشتر برای خوشبخت شدن وجود ندارد، آن‌هم کم کردن نگرانی درباره چیزهایی است که مافوق قدرت ما قرارگرفته.

شادمانی واگیردار است و با دادن آن به دیگران خود نیز از آن بهره‌مند می‌شویم.

اگر تمام آنچه تاکنون تمام دانشمندان و اشخاص بزرگ طی قرون متمادی درباره نگرانی گفته‌اند را بخوانید از این دو ضرب‌المثل مفیدتر نخواهید یافت: تا به پل نرسیده‌ای از آن مگذر و برای شیر ریخته فریاد مکن.

بیخود سعی نکنید خاک‌اره را اره کنید.

شما آن نیستید که فکر می‌کنید بلکه آن‌طوری که فکر می‌کنید هستید.

انسان آن‌قدری که از فکر حوادث آینده ناراحت می‌شود از خود آن حوادث در زحمت نیست.

و از قول حضرت مسیح (ع) می‌آورد که: دشمنت را دوست بدار.

زیاد درباره عیب‌های دیگران سختگیر نباشید.

به آنچه روی می‌دهد فکر نکنید بلکه آن‌طوری که هستید باشید.

 همواره دیگران را تشویق کنید. خطاهایشان را کوچک و کاری را که می‌خواهید انجام دهند آسان نشان دهید.

[1]. Dale Carnegie