همه تصمیمها را خودتان بگیرید
باید همه تصمیمها و مسئولیتها را به عهده بگیرید. در آخر همه سرزنشها برای فیلم به سراغ شخص شما میآید، به همین دلیل باید همه تصمیمها را خودتان گرفته باشید تا بتوانید جواب خوش آمدن یا خوش نیامدن بقیه را بدهید. جلوی تحمیل شدنها را بگیرید تا کنترل خود روی پروژه را از دست ندهید. با کسانی کارکنید که آدمهای مناسبی را برای استخدام کردن بشناسند. یکی از مزایای کار کردن با استودیوها این است که مدیران فیلمبرداری و تکنسینهای ماهرتری را برای شما میآورند.
هر چه توان دارید به کار بگیرید و بدانید که بازهم کافی نیست
هر کاری که در توان دارید انجام دهید اما بدانید به چیزی که میخواهید صد در صد نمیرسید. درگذشته نمانید و رهایش کنید. چون مدام میخواهید تا نتیجه نهایی بهتر باشد درحالیکه راه برگشتی وجود ندارد. وقتی بعضی از دوستان کارگردانم راشهای خام فیلمم را میبینند و میگویند معرکه است احساس میکنم که کسی که از روی راشها در مورد فیلم قضاوت میکند، سینما و قدرت آن را نمیشناسد. ساخت یک فیلم بینقص غیرممکن است و قطعاً چالههایی درون آن پیدا میشود. فیلم، محصولی است متشکل از قرار گرفتن هزاران تکهای که افراد مختلف کنار هم میگذارند و یک شخص (کارگردان) هرگز قدرت آن را ندارد تا دقیقاً چیزی که میخواهد را به دست بیاورد اما میتواند تمام تلاش و هوش خود را به کار بگیرد.
به همهچیز از دو چشم مختلف نگاه کنید
فینچر سر فیلمبرداری فیلم معروف «هفت» با بازی برد پیت و مورگان فریمن گفته بود که اعتقاد دارد یک کارگردان باید به هر صحنه با دو چشم مجزا نگاه کند. با چشمچپ برای ارزیابی ترکیببندی هنری صحنه (چون چشمچپ با قسمت خلاق ذهن در سمت راست مغز مرتبط است) و با چشم راست برای ارزیابی فوکوس و ویژگیهای فنی (چون چشم راست با قسمت محاسباتی ذهن در سمت چپ مغز مرتبط است). نمیشود دقیق گفت که اینیک ترفند زیرکانه است یا چرند محض؛ اما اگر چرند هم باشد، دیوید فینچر از این روش استفاده میکند.
تفاوت فیلم و سینما را بدانید
فیلم چیزی است که برای مخاطب ساخته میشود اما سینما چیزی است که هم برای مخاطب و هم برای سینماگران ساخته میشود. به نظرم بین آثارم «بازی» فیلم است و «باشگاه مشتزنی» سینما. باشگاه مشتزنی تنها سرهمبندی همکاری آدمهای سینمایی نیست. به بعضی از فیلمهایم این نگاه را ندارم که میروند و در دنیا سروصدا میکنند. به آنها به چشم لذتی شخصی نگاه میکنم و نه اثری شاخص. وانمود نکنید هر چه میسازید فیلم مهم و برجستهای است. در این دنیا جا برای فیلمهای پاپکورنی و سرهمبندی شده هم وجود دارد.
ترس نداشته باشید و دل به دریا بزنید
نمیتوانید همهچیز را باهم داشته باشید. وقتی کسی از من میپرسد که مثلاً فلان فیلم در کارنامه کاری من چه جایگاهی دارد و آیا پسرفت نیست میگویم به این چیزها فکر نمیکنم و برایم اهمیتی ندارد. چون اگر این کار را بکنم اسیر ترس میشوم و ترس من را فلج میکند از ادامه دادن. چطور میتوان یک نهنگ را خورد؟ معلوم است که باید آن را ذرهذره درون دهان گذاشت. فیلمی که 150 روز ساختش طول میکشد هم باید روزبهروز برای آنوقت صرف کرد و فیلمبرداری کرد.