از دوران حضور «ادوین اسپورتر» که وی را پدر فن فیلم، مبتکر تدوین موازی و پدر سینمای وسترن میدانند تا «کوئنتین تارانتینو»، از اولین فیلم وسترن تاریخ سینما یعنی فیلم «سرقت بزرگ قطار» تا فیلم «جنگجوی رهاشده»، هیچ نامی حتی «جان فورد» بزرگ نتوانست به آوازه جهانی و نماد وسترن در تاریخ سینما تبدیل شود.
آری، «سرجو لئونه» که فیلمهایش به وسترن ایتالیایی و یا وسترن اسپاگتی نیز معروف است، مبتکر و مؤلف سبکی در سینماست که میراث جاودان وی است. با آنکه وی آمریکاییتبار نبود و ایتالیایی اصیل است، اما غرب وحشی را و حتی خود ایالاتمتحده مدرن را نیز بهتر از هر هالیوودی دیگری شناخت و درک کرد. شاهکارهای وسترن او زبانزد است و ماندگار و به نمادی برای غرب تبدیلشده است. غصهها و پرسوناژهای لئونه نه آن قهرمانپروریهای دروغین وسترن آمریکایی را دارد و نه بهدوراز واقعیت است. قهرمانهای او مردمانی معمولی و از دل جامعه بودند که نه در پی نجات شهر، گروه و یا معشوقه خویش بودند، بلکه فقط برای بقاء و سرنوشت بهتر خویش میجنگیدند. در این میان آنها هم مانند همه انسانها نقصهای فراوان دارند، دروغ میگویند، دزدی میکنند، حتی آدم میکشند، اما تمام این اعمال را باکسانی انجام میدهند که آینده، روزگار و موقعیت معیشتی آنها را به خطر انداختهاند.
قهرمانهای لئونه تماماً باورپذیر و دوستداشتنیاند و قابلدرک، نه یکتنه یک شهر را حریفاند و نه به دنبال نجات کسی، فقط به دنبال سرنوشت و بهبود اوضاع خود هستند، مانند تمام مردم جامعه و همین موضوع باعث حس همذاتپندارانه عمیقی در بیننده میگردد. گذشته از محتوای قوی آثار وی، ساختار و فرم فیلمهایش نیز به گونه عجیبی خاص و منحصربهفرد است و در میان تمام خصوصیات شگفتانگیز شاهکارهایش، همکاری با موتزارت سینما، آهنگساز بیبدیل همه زمانهای. تاریخ سینما «انیو موریکونه» بزرگ است که باعث جاودانگی فیلمهایش شده، همکاری بینظیر، استادانه و ادامهدار برای خلق ماناترین و خاطرهانگیزترین حس تصویری در دل سینما دوستان جهان.
خلاقیت وی در بیان بصری داستان باعث شخصیتپردازی قوی در آثارش شده است و سکانس به سکانس پرسوناژهای فیلمش را برای مخاطب میپروراند. تلاش برای بقاء بهتر بهدوراز شعار نخنمای هالیوودی انساندوستی، پایههای فیلم خود را محکم میکند و راوی داستان انسانهای ملموس و دستیافتنی میشود. جالب است با تمام این المانهای گفتهشده، آثار لئونه دارای قهرمانهایی به وسعت تاریخ سینما است. قهرمانی که تمام مردم میتوانند جای او خود را حس کنند و این هنر والای سرجیو در فیلمسازی و شخصیتپردازی است.
اتفاقهای روتین و معمولی با شاکله طرح میزانسنهای ناب، برای مثال به یاد بیاورید سکانسی را که در فیلم «خوب، بد، زشت»، مأموری که قرار است شخصیت منفی و گناهکار داستان را تحویل مقامات برای مجازات دهد و در کافهای بین راه شروع به کتک زدن او تا سر حد مرگ میکند، در این بین کولیهای مکزیکی در بیرون کافه در حال آواز خواندن و نواختن ساز هستند، موسیقی حاکم بر صحنه و کتک خوردن شخصیت منفی داستان با تدوینی شگفتانگیز سکانسی بهیادماندنی از پارادوکس خشونت و لطافت موسیقی را به همراه دارد که بسیار بیبدیل و خاطرهانگیز است.
گویی با دو ایتالیایی بزرگ میتوان یک مشت غرب بیشتر را در دنیای هنر هفتم دید. لئونه و موریکونه ایتالیایی، نماد وسترن، ایالاتمتحده و غرب وحشی در سینما هستند و بیش از هر کس دیگری یادآور ژانر وسترن. خوب، بد، زشت- «به خاطر یک مشت دلار»- «به خاطر یک مشت دلار بیشتر»- «روزی روزگاری در آمریکا» میراث ابدی آنها در سینما که همواره و همیشه در یادها میدرخشند.
- حمید مشکلانی (عضو انجمن نویسندگان و منتقدان سینما)