مهدی کرم پور، نویسنده و کارگردان سینما اخیراً در جریان برگزاری کارگاه «سینمای توریستی: جایگاه و ظرفیتها» در دانشگاه سوره به تبیین نظرات خودپرداخت. در ادامه گفتههای او را میخوانیم.
برای ساخت هر فیلم فیلمساز باید بداند درچه مدیوم و با چه شاخصههایی میخواهد صحبت کند. فرانسوا تروفو فیلمساز و نظریهپرداز فرانسوی میگوید فیلمسازی مانند درست کردن سُس میماند. یک سُس یا بسیار خوشطعم و بیاشکال میشود یا فلفل و نمک آ ن کموزیاد میشود یا مواد بهخوبی هم زده نمیشود که در اصطلاح فیلمساز میگویند فیلم یا درآمده یا درنیامده است. بنابراین فیلمساز مثل یک سرآشپز میماند که باید بداند چه میخواهد و مواد و مصالح ساخت آن چیست و با چه ترکیبی درست میشود و به چه نوع میهمان و یا همان مخاطب میدهد و بهتبع فیلمسازی توریستی هم از همین دست است.
فیلمهای توریستی و گردشگری انواع مختلفی دارد. به این معنا که در تعریف توریست، دستهای توریست مذهبی و یا زیارتی، توریست ورزشی و توریست سیاحتی وجود دارد ولی بهتازگی به انواع حوزههای گردشگری، اکو توریسم هم اضافهشده است. با این تعریف اگر یک فیلمساز بداند که چه میخواهد، میتواند در صورت وجود توریست دوربین خود را جایی بگذارد که هم زیبا و هم پولساز باشد.
یکی از کارکردهای ساخت فیلمهای توریستی معرفی شهرهای بزرگ و جاذبههای گردشگری است که بهعنوان نمونه میتوان به فیلمهای وودی آلن که در رم، پاریس و بارسلونا ساخت اشاره کرد. مارتین اسکورسیزی و فرانسیس فورد کوپولا هم درباره نیویورک فیلم ساختند. ریچارد لینکلیتر سهگانه «پیش از غروب»، «پیش از نیمهشب» و «پیش از طلوع» را درباره وین، پاریس و آتن کارگردانی کرد. نمونههای بسیاری از فیلمهایی که درباره شهرها ساختهشده است، وجود دارد. خود من به همراه داریوش مهرجویی فیلم «طهران، تهران» را درباره شهر تهران ساختیم.
در تاریخ سینما برخی از مکانها به خاطر دیده شدن در فیلمهای سینمایی توریست جذب کردند. زمانی که فیلم «آوای موسیقی» – در ایران «اشکها و لبخندها»- ساخته شد توانست رکورددار فروش در زمان خودش شود و پسازآن توریست ۳۰۰ درصد بیشتر شد تا از لوکیشن این فیلم دیدن کنند.
علاوه بر فیلم، حوزههایی چون داستاننویسی و رمان نیز توانستهاند جذب توریست کنند. بهعنوانمثال نهضت رمانتیسیزم در فرانسه توانست پاریس را به دنیا معرفی کند. یا در برخی موارد فیلمساز با اثری که میسازد جغرافیای منحصربهفرد خود را برای مخاطب تعریف میکند. بهعنوانمثال امیر نادری فیلم «دونده» را در ۴ شهر مختلف ساخت و جغرافیای خلاقانهای از این فیلم دیده شد.
در حوزه مستند هم فیلمهای متعددی با موضوع گردشگری ساختهشده است که به دلیل نداشتن فضای مناسب برای عرضه اغلب نادیده باقیماندهاند. یکی از فضاهای عرضه مستندهایی با موضوع توریست و گردشگری تلویزیون است. ولی متأسفانه در ایران این امکان برای همه آثار وجود ندارد. بهعنوانمثال فیلم مستند خوبی مانند «یاد و یادگار» ساخته مصطفی رزاق کریمی و فرهاد ورهرام در حوزه گردشگری ساخته شد ولی امکان نمایش پیدا نکرد.
با ظهور و گسترش انواع رسانههای جمعی وضعیت به این شکل باقی نمیماند و اگر فیلم خوب و جذابی ساخته شود نباید معطل تلویزیون بود. چراکه دنیای آینده دنیایی است که باید دیده شود. بنابراین به چگونه دیده شدن فکر میکنند و به همین دلیل فیلم خوب راه خود را پیدا میکند.
در همهسالهایی که فیلم ساختم سعی کردم به پیرامون خود درست نگاه کنم تا جهان دیگری را خلق کنم. کار یک فیلمساز درست نگاه کردن به اطراف و خلق کردن است فرصتی که کمتر انسانی دارد پس باید از این موقعیت درست استفاده کرد.