درخشش نیکول کیدمن طی این دو سه سال اخیر توجه بسیاری را به این سوپراستار 51 ساله جلب کرده است. سال گذشته برای نخستین بار چهار فیلم از فیلمهای او در جشنواره کن به نمایش درآمدند، این آثار «بالای دریاچه: دختر چینی» ساخته جین کمپیون، «کشتن گوزن مقدس» اثر یورگوس لانتیموس، «فریبخورده» به کارگردانی سوفیا کاپولا و «چگونه با دخترها در مهمانیها گپ بزنیم» ساخته کامرون میچل نام داشتند.
اکنون خبر رسیده نیکول کیدمن جایزه دستاورد هالیوود را از جوایز «فیلم هالیوود» دریافت خواهد کرد. به گزارش هالیوود ریپورتر، نیکول کیدمن جایزه دستاورد هالیوود را از جوایز فیلم هالیوود سال ۲۰۱۸ که در روز ۴ نوامبر در لسآنجلس برگزار خواهد شد دریافت میکند. جوایز فیلم هالیوود، کیدمن را برای ایفای نقشهای متنوع در پرونده بازیگری که طیف وسیعی از نقشها از «مولن روژ!» باز لورمن تا «شیر» گرت دیویس را شامل میشود و همچنین برای فعالیت در کمپانی مستقل شخصیاش «بلاسم فیلمز» شایسته دریافت این جایزه تشخیص داد. بازیگر «چشمان بازبسته» چهار بار تاکنون نامزد جایزه اسکار شده که یکبار آن را برای فیلم «ساعات» به دست آورده است. او همچنین ۱۱ بار نامزد جایزه گلدن گلوب شده که ۴ بار آن را تصاحب است.
امسال هم نیکول کیدمن آمده تا با ارائه نقشی متفاوت و منفی در فیلم «نابودکننده» دوباره علاقهمندان سینما را غافلگیر کند. پروژه جدید او یک کار جنایی ساخته کارین کوزاما، یک «فیلم نوآر» تماشایی و مبتنی بر شاخصههای دریغ و دوستی و خیانت است.
مردان نامدار متعددی بودهاند که در دنیای سینما به ایفای نقشهای منفی عمده پرداخته و تحسین هم شدهاند و آل پاچینو، رابرت دونیرو، شون پن، برایان کرنستون و البته جک نیکولسون از آن قبیلاند اما این اتفاق برای زنان کمتر افتاده و آنها تمایل چندانی برای فرورفتن در نقشهای نحس و منفی ندارند و مایل نیستند چهره خبیث ماجراها باشند و حتی وقتی به سبک و سیاق «چارلیز ترون» در سال 2004 در قالب چهره اول فیلم «هیولا» فرو میروند، داستان زنی را روایت میکنند که قربانی کجرویهای اجتماعی است و هالیوود سرشار از بازیگران زنی است که دوست داشتهاند هنرپیشه نقش اول فیلمهای اکشن باشند و تبهکاران را درهم بکوبند و آنجلینا جولی (در «سالت» و دوگانه «لارا کرافت») اسکارلت یوهانسون (در «لوسی») و اوما تورمن (در دوگانه «بیل را بکش») از آن قبیلاند و قبل از تمامی آنها ما «جیمی لی» کورتیس پلیس خشن زن فیلم ساختارشکن «پولاد آبی» را هم داشتیم.
یک کار قابلاعتنا
حالا نیکول کیدمن استرالیایی که بیش از 3 دهه در هالیوود ساکن بوده این رسم را برهم زده و با بازی در فیلم «نابودکننده» (نابودگر) ساخته جدید کارین کوزاما که یک فیلم جنایی به سبک «نوار» (فیلم سیاه) است، منفیترین نقش عمر طولانی هنریاش را بازی کرده و از هر سو تحسین هم شده و این را یکی از قویترین بازیهای تمامی دوران وی خواندهاند. البته فیلم کوزاما فارغ ازآنچه کیدمن در آن انجام داده، یک کار قابلاعتنا و یک فیلم تریلر (دلهرهآور) تأثیرگذار مبتنی بر فاکتورهای دریغ و دوستی و خیانت است اما اگر کاراکتر کیدمن بدین گونه در آن پرورانده و عرضه نمیشد، اینچنین به یکی از فیلمهای بارز پاییز امسال تبدیل نمیشد. فیلمی که ابتدا در اواسط و اواخر شهریورماه در جشنوارههای معتبر فلوریدا امریکا و تورونتوی کانادا اولین اکرانهای خود را تجربه کرد اما نمایش عمومی آن در سطح امریکای شمالی و اروپا زودتر از 5 دیماه شروع نخواهد شد و این تاریخی است که از آخرینمهلت پخش فیلمهای مدعی جوایز اسکار بهحساب میآید و کمپانیهای «30 ست»، اتوماتیک اینترتین منت و آناپورنا که تهیهکنندگان و توزیعکنندههای این فیلم هستند، اعتقاددارند که نحوه بازی کیدمن در آن سزاوار لااقل نامزدی اسکار است.
در صبح یک روز شفاف
نه اینکه کیدمن آدم بد ماجرا باشد و او این بار هم به اسم و ظاهر یک آدم خوب است. وی ایفاگر نقش آرین بل افسر پلیسی و کارآگاه ارشد قوای پلیس شهر لسآنجلس است اما از همان سکانس نخست که وی از اتومبیلش در صبح یک روز آفتابی و زیر آسمان شفاف بهسختی و زجرکشان خارج میشود معلوم است که حداقل یک جای کار او میلنگد و وی هر چیزی هست الا یک پلیس سرراست و اصولی و سرسخت. قیافه و شرایط او پس از بیرون آمدن از ماشین بیشتر شبیه به زامبیها و موجودات شیطانی فیلمهای هولناک است ولی نکته همینجا است زیرا آرین بل را به همین صفت میشناسند. اگر برای بینندهها او یک عنصر کاملاً خلاف ایدهآلهای یک پلیس متعهد است. همکارانش به دیدن او با این حالات و رفتارها عادت کردهاند، زنی که در هر فرصتی حتی پشت صندلی اتومبیلش به خواب میرود و نوعی خشم همراه با افسوس در چشمهایش خانه کرده و بااینکه معلوم است یک پلیس برجسته و بر کار خویش مسلط است اما در شرایطی نیست که صبح زود و در زمان رسیدن به محل یک قتل رقتانگیز، کمک قابلتوجهی را به همکارانش عرضه دارد.
گذشته پررنج
مثل هر «فیلم نوآر» موفق و هر کار جنایی پر از صفحهها و چیستانها، در قالب فیلم «نابودکننده» هم نکاتی پنهان وجود دارد و آن نکات را درگذشته سرشار از رنج و تقابل و ضایعه آرین بل جستوجو کنید. اینجا است که کارین کوزاما در هیئت کارگردان فیلم دستبهکار میشود و بر اساس سناریویی که فیل هی و مت مانفردی برای او نوشتهاند، با فلاشبکهایی توضیح میدهد که درگذشته پر اضمحلال آرین بل چه گذشته و او چگونه تبدیل به پلیس رنگپریده و ضدقهرمان مشکوکی شده است که پیش روی خودداریم.
شروع ماجراهای این زن پلیس زرنگ اما بدسلیقه به 17 سال پیش برمیگردد و به زمانی که با یک مأمور زبده اف.بی.آی (با بازی سباستین استان) آشنا و همکار شد و به دنبال آن وارد زنجیرهای از اتفاقات انفجاری شد. او حرفهای پر از ریای استان را باور کرد و در مسیر گردبادهای اجتماعی و لغزشهای حرفهای قرار گرفت و چند بار مرد و زنده شد و هرچند بهتدریج به موجود جانسختی تبدیل شد که میبینیم اما او اینک هر چیزی هست الا یک پلیس محبوب و زنی است که خطر از او میبارد و مردم نمیدانند بیشتر از او بترسند یا از خلافکاری که قصد دارد سرشان را از تن جدا کند.
صبح و شب با کابوس
ماندگارترین و تلخترین یادگار رفتوآمد نافرجام با کاراکتر «استان» یعنی همان مأمور اف.بی.آی، فرار یک خلافکار بزرگ به نام سیلاس (توبوی کبل) از دست وی است ولی 17 سال بعدازآن واقعه و درحالیکه آرین بل صبح و شب با این کابوس زیسته و هر دقیقه به دنبال او بوده، نشانههای آشکاری در اطراف آرین بل حکایت از آن دارد که سرانجام سیلاس از نو ظاهرشده و نزدیک به او است و قصد حذف وی را دارد همانطور که بل سالها به معدوم کردن هر چه بیرحمانهتر وی میاندیشیده است.
خیانت درازای اعتماد
به تصمیم فیلمسازان کیدمن با آرایشی آشفته و یک موی مصنوعی درهمریخته درصحنههای مربوط به شرایط کنونی حاضر میشود تا مشخص شود چه رنج کلانی برده و تا چه میزان خودزنی کرده است ولی درصحنههای مربوط به رجعت به گذشته او سرحال و جوان و پرنشاط دیده میشود. بیننده البته به شک میافتد و میپرسد ریشه این رفتارها و تفاوتها در کجاست و آیا آرین از همان آغاز آدم تأثیرپذیری نبوده که اتفاقات نامساعد زمانه وی را بهسوی بیرحم شدن سوق داده است. کوزاما از طریق بسط این شک به ما میگوید هرچند ظاهر و سپس محو شدن مأمور اف.بی.آی نقش محسوسی در به هم ریختن سیستم کاری آرین بل داشته اما هر چه امروز از او میبینیم، نه منبعث از یک واقعه مفرد بلکه یکعمر تجربه کردن و فرازوفرود داشتن است و بل خسته و بدبین و آماده تلاقی است زیرا درازای اعتماد، خیانت دیده و طبایع انسانی را از اطرافیانش دور و خوی درندگی و کلک و سوءنیت را حتی در میان برخی دوستانش حاکم دیده است. فیلم به ما میگوید برخی در این شرایط دست به تظاهر میزنند و زندگی را خوب جلوه میدهند ولی آرین بل تصمیم میگیرد که خودش بماند و راست بگوید و بجنگد و از برخورد منفی جامعه با خود نیز نهراسد.
درباره نیکول کیدمن بیشتر بخوانید:
نیکول کیدمن همچنان شیفته نقشهای متفاوت است
پرونده یک فیلم: «کشتن گوزن مقدس» ساخته یورگوس لانتیموس
میزگرد بازیگران زن هالیوود درباره خشم، ماتم و تبعیض جنسی در هالیوود
معرفی 100 چهره تأثیرگذار سال ۲۰۱۸ مجله تایم
نقطه قوت اصلی
کیدمن همه این احتمالات و گزینهها و بالا و پایینها را بشدت و بهدقت در بازی خود لحاظ میکند و این فیلم کلاً به یک کلاس بازیگری تبدیل میشود زیرا کارین کوزاما بهعنوان کارگردان از بازی قوی کیدمن در ترسیم کاراکتری که گفتیم، برای فرورفتن در روح انسانها و مهمتر جلوه دادن جان و اندیشه آدم در قیاس با پوسته بیرونی او بهره میگیرد. آرین بل بهرغم تمامی ویرانی درونیاش زنی قدرتمند است که هنوز میتواند مشتی بخورد و ضربهای به سمت رقیب بیندازد و هیچچیز او را از عرصه خارج نمیکند. بسیاری از زخمهای این کارآگاه جانسخت جسمانی است اما این تنشهای درونی اوست که با به تصویر کشیده شدن درست توسط کیدمن به نقطه قوت اصلی فیلم «نابودکننده» تبدیل میشود و اسباب سرور است که کیدمن زنی که بارها سیمای ظاهریاش دلیل اصلی توجه عظیم هالیوود و همایشها به وی تلقی شده، در میانسالی چنان روح قدرتمندی دارد که میتواند شخصیتی اینهمه پیچیده و سخت و البته بسیار تیره را برای مردم به نمایش بگذارد.
شروع کار از استرالیا
شرایط فعلی کیدمن در قالب فیلم روانی «نابودکننده» که با موسیقی متن رازآلودی از تئودور ساپیرو گنگتر شده و فیلمبرداری هنرمندانه آن توسط جولی کرک وود به ابعاد ابهامها افزوده بهکلی متفاوت با ایام ابتدایی فعالیتهای هنری وی است. او بااینکه متولد هاوایی است که امریکا آن را جزو ایالات خود میداند، در استرالیا رشد کرد و همانجا وارد کارهای هنری شد و اولین فیلم بلندش را که Bosh Christmas نام دارد و ساخته هنری سافران است در سال 1983 تجربه کرد و با بازی در فیلم دلهرهآور و عالی «سکوت مطلق» به کارگردانی فیلیپ نویس استرالیایی در سال 1989 چهره شد و هالیوود تورش را برای صید او که در مینی سریال «بانکوک هیلتون» هم درخشیده بود، پهن کرد.
اولین فیلم هالیوودی که ازقضا نخستین فیلم از آثار پرشمار مشترک وی با تام کروز جوان اول سینمای امریکا هم بود، بانام «روزهای رعد» در سال 1990 و با کارگردانی تونی اسکات فقید عرضه شد و او یکی پس از دیگری در فیلمهایی مطرح و پرفروش مثل «دور و دورتر» (1992) «بت من برای همیشه» (1995)، «مردن برای» (بازهم 1995) و «چشمان کاملاً بسته» که آخری یک کار جنایی- خیالی و اجتماعی غریب ساخته استنلی کوبریک فقید و محصول سال 1999 بود و او را مجدداً روبهروی تام کروز قرار داد، بازی کرد.
مراحل تکوین و تکمیل یک ستاره
«مولن روژ» موزیکال مدرن سال 2001 باز لورمن استرالیایی، مراحل تکوین و تکامل کیدمن را کاملتر کرد و تریلر «دیگران» ساخته اله خاندرو آمی نابار اسپانیایی نشان داد او در ژانر ترسناک هم کم نمیآورد و «کوهستان سرد» آخرین یادگار ماندگار آنتونی مینگلای بریتانیایی جای پای کیدمن را در فیلمهای «اپیک» محکمتر کرد و بااینکه او پس از بازی در قسمت اول سهگانه نئوپست مدرنی لارنس فون تریر دانمارکی به نام داگ ویل (2003) تقویم پر خود را بهانه و از حضور در قسمتهای دوم و سوم این فیلم پرهیز کرد اما ثابت شد او با موج نوییها هم خوب کنار میآید. در حدفاصل همین سالها (2002) کیدمن با بازی در نقش ویرجینیا وولف نویسنده شاخص زن آمریکایی نیمه اول دهه 1900 که دست به خودکشی زد، جایزه اسکار بهترین بازیگر زن نقش اول سال را به دست آورد و به خاطر آن و همچنین مولن روژ جایزه گولدن گلوب را هم برد.
از ویترین به عمق
کیدمن در سالهای بعدی در «حفره خرگوش» (2010)، «پسر کاغذی» (2012) و «شیر» (2016) همبازیهای قابلاعتنایی داشته و «مترجم» آخرین فیلم بلند سیدنی پولاک فقید و محصول 2006، بازسازی «تهاجم ربایندگان جسم» (2007)، «استرالیا» اپیک دیگری از باز لورمن (2008)، «گریس موناکو» فیلم زندگینامهای گریس کلی مشهور (2014)، «راز در چشمهایشان» (2015)، «نابغه» (2016) و «گرفتارشده» (2017) سایر فیلمهای قابلتوجه وی طی این مدت بودهاند و او حتی در فیلمهای کارتونی «پاخوش» و دوگانه «پدینگتون» نیز بهجای کاراکترهای انیمیشنی حرف زده و حتی بازی کرده است اما همیشه کاراکتر مثبت و زن نیکخواهی روی پرده سینما مانده که هالیوود او را در قالب آن کلیشه کرده و چون جواب گرفته، بهکرات تکرار کرده است و اهالی کمیک استریپ نیز از او در نسخه تازه «مرد دریایی» سود جستهاند که بهزودی اکران میشود؛ اما سازندگان «Destroyer» تمامی آن تصاویر روشن او را زدوده و تاریکترین نماد را از وی در این فیلم ارائه دادهاند تا برگ دیگری – البته با موفقیت هرچه بیشتر- در زندگی هنرمندی رقم بخورد که اگر روزگاری فقط ویترین یک هالیوود جنجالی و ظاهربین بود حالا نشانه عمق استعداد آن درزمینه بازیگری هم هست.
وصال روحانی
تریلر فیلم «ویرانگر» (2018) با بازی متفاوت نیکل کیدمن