چگونه آموختم نقد فیلم بنویسم...
1. "نقد" هر پدیده ای و در اینجا "نقد فیلم" امری پیچیده است. نقد در گونه جدی اش با "انشاء نویسی" فرق اساسی دارد. پرواضح است انشاء نویس خوب از "املاء نویس" مشابه ارجح تر است (انشاء نویس چیزی از خودش را در نوشته اش باقی می گذارد که املاء نویس توانایی اش را ندارد) اما نقد حتی از مقوله انشاء نویسی هم فراتر است در نقد، منتقد نیاز به پس زمینه های زیادی دارد که در انشاء نویسی لزوما چنین نیازهای مطرح نیست. نقد ارتباط زیادی با "خودآگاه" نویسنده اش دارد و اگر الهامی است که خوب است باشد از پس خودآگاه فرد می آید. تفاوت "هنرمند" و "منتقد" دقیقاً از همین جا می آید. هنرمند انسانی غریزی است که ناخودآگاهی پرورش داده شده دارد و منتقد انسانی خودآگاه است که خوب است الهاماتی مثبت در نوشته یا گفته اش بروز کند .
2. بسیاری از مشکلاتمان در نقد فیلم اهمیت ندادن به مقوله "زبان" است. بسیاری از واژه ها جای هم استفاده می شوند و این استفاده نابجا تبعاتی دارد که در بسیاری از موارد گمراه کننده است .
3. فروش و جایزه حتی اسکار و کن ،کارگردان مشهور و بازیگران معروف هیچ فیلمی را تا قبل از دیده شدن "خوب یا بد" نمی کند. فیلم دیده نشده همچنان نه خوب است و نه بد چنین فیلمی در بهترین شرایط فقط فیلمی "مطرح" است.
4. هیچ فیلمی در اکنون "شاهکار" نیست.آثار هنری و در اینجا فیلم برای شاهکار تلقی شدن نیاز به گذشت زمان دارند برای فیلمی که یکسال ازتولید و اکرانش می گذرد استفاده از واژه شاهکار مطلوب نیست و تبعاتی دارد. حال بماند بسیاری برای فیلمی که هنوز ندیده اند و فقط تعریفش را شنیده اند چنین واژه ای را به کار می برند. اگر فیلمی دیده و مشخص شد واجد ارزش هایی است استفاده از واژه "خوب یا خیلی خوب " دقیق تر است و از کارآمدی بیشتری برخوردار است.
5. بین فیلم "خوب "و فیلمی که "دوستش" داریم تفاوت وجود دارد. دوست داشتن ربط مستقیمی به "سلیقه" دارد و خوب بودن هر پدیده ای به دانش و در اینجا فیلم به "دانش سینمایی "مرتبط است. اینکه این موارد امری نسبی است درست است اما این نسبی بودن هم در چارچوبی مشخص به نام "معیار" تعریف می شود اینکه گاها سلیقه ما با دانش ما یکی می شود، ربطی به این ندارد که همیشه اینگونه است. مکانیسم نقد فیلم بر "دوست داشتن یا نداشتن" فیلم ها نیست بلکه مسئله اش "خوب یا بد "بودن فیلم هاست و اینکه چرا و براساس کدام معیار، منتقد به این نظررسیده است. به عنوان مثال فیلم "همشهری کین" اورسن ولز با هر خوانشی فیلمی عالی است اما برخی از فیلم بین های حرفه ای(منتقد، روزنامه نگارهنری، استاد دانشگاه و کسانی که بیشتر به سینما می پردازند ... ) فیلم را دوست ندارند. آنها نوع روایت و فرم فیلم را با همه ظرافت هایش درک می کنند(یا تا حد زیادی درک می کنند) اما درگیرش نمی شوند ودوستش ندارند. بسیاری فیلم"خوب، بد، زشت "سرجئولونه را دوست دارند و ده ها بار آن را دیده اند اما می دانند این فیلم هیچ ربطی به ژانر وسترن ندارد (پلاستیکش را دارد) و عنصر تصادف و حضور آن دلیجان پر از جسد و... که همه در حد یک شوخی است. کم پیش می آید فیلمی همچون "هفت سامورایی"(آکیراکوروساوا)، "پدرخوانده"(فرانسیس فورد کاپولا) و یا "لارنس عربستان(دیوید لین )" هم فیلم خوبی باشد وهم دوستش داشته باشیم!
6. بهتر است منتقد در برخورد برهر پدیده ای و در اینجا فیلم، نگاه "بازیگرانه" (درگیرانه) به متن نداشته باشد، نگاه او نگاه "تماشاگرانه " (با فاصله) است و این نکته فهمش بسیار مهم است. نقد درهمین بزنگاه هاست که تفاوتش با انشاءنویسی معلوم می شود. منتقد جدی در بسیاری از اوقات باید برخلاف خواسته درونی اش توضیح دهد که مثلا چرا "همشهری کین" فیلم خوبی است و چرا "خوب، بد، زشت" آنگونه که می نماید فیلم خوبی نیست. تفاوت نقد با انشاء نویسی اینجاست که آشکار می شود و اگر این نکته درک نشود تبعاتش گمراه کننده خواهد بود.
7. هر پدیده ای و دراینجا فیلم باید براساس "معیار" قضاوت شود. قضاوت براساس "خاطره" یا "رویا" برثواب نیست و مشکلاتی را سبب می شود، اینکه فیلمی براساس خاطره خوب یا بد ما شکل گرفته و یا رویاهای ما را بازتولید کرده و یا نکرده باشد، پس فیلم خوب یا بدی است ربطی به نقد فیلم ندارد. نقد فیلم به معیار ربط دارد و این معیار از خود فیلم ها و تاریخ سینما می آید، اینکه ما تا چه اندازه سینمای کلاسیک را برمدرن و یا مدرن را برکلاسیک و یا پست مدرن را براین دو و یا آن دو را برپست مدرن ترجیح می دهیم، ربطی به مقوله نقد فیلم ندارد. نقد فیلم یعنی این فیلمی را که می بینیم اولاً در کدام گونه (ژانر)، سبک و مکتبی می گنجد و اثر مورد اشاره به نسبت با بهترین های همان گونه .....چه نزدیکی یا دوری دارد. اینکه منتقد چه چیزی را دوست دارد هیچ ربطی به نقد فیلم ندارد و می تواند موضوع انشایی دبیرستانی یا مقاله ای دانشگاهی باشد که حال نویسنده و دیگرانی که به مانند نویسنده می اندیشند را بهتر کند اما ربطی به نقد و دراینجا نقد فیلم ندارد.
8. نقد فیلم شاید دغدغه آگاهی بخشی هم داشته باشد اما الزاما دغدغه تولید نفرت ندارد و ضروری است از کلماتی با معانی سردستی و ایدئولوژیک استفاده نشود. فیلم "آشغال یا مزخرف" است ربطی به نقد فیلم ندارد! اگر فیلمی واقعاً این چنین باشد حتماً ماقبل نقد فیلم است و دلیلی بر نگارش یا حرف زدن درباره اش وجود ندارد و سکوت بهترین راه حل است! اگر فیلمی تا به انتها دیده شد، حتماً دلیلی داشته است، پس واژه هایی مانند فیلم "بد" یا "ضعیف" کارآمدی بیشتری دارد. ضعیف بودن می تواند دلیلی داشته باشد؛ فیلمنامه (نوع روایت ) یا اجرا(کارگردانی ) یا استراتژی (فرم و محتوا) وحتی ایدئولوژی (مضمون )را شامل شود و این امکان را به منتقد می دهد که مستدل درباره شان بنویسد.
ادامه دارد ...