من فقط یک صلحطلب هستم که جنگ را به چشم دیدهام
حمیده وطنی/سی و ششمین جشنواره جهانی فیلم فجر
سلیس: یکی از مهمانان ویژه سی و ششمین جشنوارهی جهانی فیلم فجر، اولیور استون کارگردان سرشناس آمریکایی است. او طی چند روز حضورش در ایران در نشستهای مطبوعاتی شرکت کرد و به بیان تجربههای خود در حوزه سینما پرداخت.
الیور استون، کارگردان، نویسنده و تهیهکننده ضد جنگ که بهواسطه کارگردانی سری فیلمهایی که درباره جنگ ویتنام ساخت، به شهرت رسید و تاکنون سه بار موفق به دریافت جایزه اسکار شده است. «جوخه» (۱۹۸۶)، «متولد چهارم جولای» (۱۹۸۹) و «بهشت و زمین» (۱۹۹۳)، سهگانه معروف جنگی «استون» هستند، هرچند هریک جنبههای مختلفی از جنگ را به تصویر کشیده است. «والاستریت»، «وحشیها» و «قاتلین بالفطره» و ساخت چندین مستند سیاسی ازجمله دیگر آثار شاخص این کارگردان آمریکایی به شمار میرود. وی در سال ۱۹۷۸ برای فیلم «قطار سریعالسیر نیمهشب» موفق به کسب جایزه اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی شد و دو بار نیز برای فیلمهای «پلیتون» (۱۹۸۶) و «متولد چهارم جولای» (۱۹۸۹) اسکار کارگردانی گرفته است. او تاکنون بیش از 20 فیلم بلند ساخته است که در میان آنها میتوان از «جوخه»، «متولد چهارم ژوئیه»، «جی اف کی»، «قاتلین بالفطره»، «نیکسون» و «اسنودن» و برخی از مهمترین فیلمهایی که او فیلمنامهنویسی آنها را بر عهده داشته است «قطار سریعالسیر نیمهشب»، «صورت زخمی» و «کونان بربر» نام برد. آنچه در ادامه میخوانید بخشهایی از حرفهای این فیلمساز بلندآوازه در نشستهای مختلف سی و ششمین جشنوارهی جهانی فیلم فجر است.
تجربه حضور در ایران
در ابتدا باید به خاطر کار فوقالعادهای که انجام دادید تشکر کنم و خیلی لطف داشتید که من را دعوت کردید. چیزی که با اطمینان میتوانم آن را در اولین تجربهام از سفر به ایران بگویم این است که شما ایرانیها گرمترین میزبانها برای من بودید و چه در جلسات، چه در خیابان و چه در جمع مردم لبخند گرم شما را میدیدم. لبخند و پذیرایی گرم شما برای من یک مشوق محسوب میشود و اهمیت سینما و فیلمسازی را برای من یادآوری میکند.
فیلمهای ایرانی
من در طول سالیان گذشته ۱۰ تا ۲۰ فیلم ایرانی دیدم اما نباید انتظار داشته باشید که بتوانم از بین هزاران فیلمی که در طول فعالیتم دیدم، اسم آنها را ببرم. طی روزهایی که به ایران آمدم، ۱۰ فیلم در هتل و سینما از کشورهای عراق و آلمان و … دیدم. نکته مهم این روزهای من این است که خیلی راحت و آسوده در حال فیلم دیدن هستم چون دیگر درگیر نقد و پرزنت فیلم خودم نیستم.
کشور ایران
ایران یکی از مراکز فرهنگی و تمدنی بزرگ جهان بهحساب میآید و تاریخ ۲۵۰۰ ساله و داریوش و کوروش و امپراتوری پارسی دارد. من همیشه علاقهمند بودم ایران را ببینم اما فرصتش پیش نمیآمد. پسرم، شان استون در سفری که به ایران داشت از این کشور تعریف کرد و من هم مشتاق بودم این کشور را ببینم و الان هم همراه همسرم که اهل کره جنوبی است به ایران آمدهام.
فیلم «سد معبر»
این فیلم من را شگفتزده کرد چون به افشای فساد در شهرداری و مشکلات پرداخته بود. این فیلم خیلی صادقانه مشکلات را به تصویر کشید البته اینطور نیست که چنین مسائلی در کشورهای دیگر وجود نداشته نباشد و در نیویورک هم همین وضعیت حاکم است. خط سیر روایی داستان برای من جذاب بود و بازیگر نقش مأمور شهرداری با بازی حامد بهداد در یادم مانده است.
مستندسازی روح من را تازه میکند
من خودم را یک روزنامهنگار نمیدانم بلکه یک دراماتیست هستم و وقتی از دراماتیست بودن خسته میشوم سراغ مستندسازی میروم زیرا روح من را تازه و با آدمها و رهبران واقعی درگیر میکند. همچنین باشخصیتهایی نظیر کاسترو، چاوز، پوتین، نتانیاهو و یاسر عرفات کارکردهام و این مستندها باعث میشود به دنیای واقعی برگردم و زندگی را بهطور ملموس حس کنم.
مصاحبه با احمدینژاد
در حال حاضر برنامه خاصی برای فیلمسازی درباره یک رهبر سیاسی ایرانی ندارم. مدتی پیش قصهای جعلی مطرح شد که من درخواست کرده بودم با محمود احمدینژاد رئیسجمهوری سابق ایران مصاحبه کنم که این موضوع را انکار میکنم و میگویم هرگز چنین تصمیمی نداشتهام. طبیعی است وقتی کسی در صدر اخبار قرار میگیرد چنین مطالبی دربارهاش منتشر شود، اما من آنقدرها هم آدم جاهطلبی نیستم. اگر بخواهم پاسخی مشخص به پرسش شما بدهم باید بگویم اگر فرصتی دست دهد و انرژیاش را داشته باشم، شاید روزی درباره یک سیاستمدار ایرانی فیلم بسازم.
سردار قاسم سلیمانی قهرمان مبارزه با داعش در ایران
در دنیایی زندگی میکنیم که بسیار سیاسی است. سردار سلیمانی یک رهبر نظامی است که همچنان در قید حیات است. ما با آیندهای روبهرو هستیم که آبستن خیلی از اتفاقات است و باید صبر کنیم ببینیم چه پیش میآید. ضمن اینکه احتمالاً نیروهای زیادی سد راه چنین پروژهای میشوند. سناریوهای زیادی درباره داعش وجود دارد و برخی کشورها نظیر آمریکا و عربستان و اسرائیل، دیدگاه ایران را دراینباره قبول نمیکنند اما نمیتوان گفت شما نمیتوانید چنین فیلمی را بسازید.
جعفر پناهی و حضورش در جشنواره فیلم کن
او را چندان نمیشناسم. به نظرم برای فیلمساز مهم است که بتواند فیلم بسازد، گاهی ممکن است بتواند در عرصهای حضور یابد یا نه. من درباره جزییات سیاسی ماجرا اطلاعی ندارم.
«اسکندر» را کوتاه کردند
این فیلمساز آمریکایی در پاسخ به پرسشی درباره راه افتادن موج فیلمهای ضد ایرانی در سینمای جهان و فیلم «اسکندر» توضیح داد: اجازه بدهید اعلام کنم نسخهای که از فیلم «اسکندر» همهجا تبلیغش میکنند، نسخهای نیست که من آن را قبول داشته باشم. نسخهای که موردقبول من است، سال ۲۰۱۴ توسط کمپانی برادران وارنر منتشر شد. باید به شما بگویم که کار کردن با این کمپانی خیلی سخت بود و آنها مخالف نظر من، اعتقاد داشتند باید فیلم سهساعته من کوتاهتر شود و مجبورم کردند خیلی از صحنههای فیلم را حذف کنم. موضوعی که در فیلم «اسکندر» در ایران سوءتفاهم ایجاد کرد رویارویی امپراتور پارس (داریوش) با اسکندر بود؛ داریوش در اوج جنگ دچار حمله عصبی و همین موضوع سبب شکست ایرانیها میشود و اسکندر بعدازاینکه پیروز میشود به امپراتور پارس احترام میگذارد و ردای خود را روی جسد داریوش میاندازد. اسکندر سعی میکند دیگر به امپراتوری پارس حمله نکند و به غارت این کشور نپردازد. زمانی که این فیلم وارد بازار شد، زمان بدی بود چون مصادف با تصمیم جرج بوش برای حمله به عراق بود. آریو برزن تنها جنگجوی شجاع ایرانی نبوده است، اما در فیلم من یک مشاور اعظم زیرک در کنار داریوش داشتم. لازم است بگویم کسی را که امپراتور ایران را کشت به جزای عملش رساندند.
بحران و جنگ در خاورمیانه
اینکه اگر بخواهم فیلمی درباره جنگهای خاورمیانه بسازم کدام کشور را برای ساخت فیلم خود انتخاب میکنم موضوع بسیار بزرگی است و پاسخ دادن به آن سخت است. مستند مدیوم بهتری برای پوشش این موضوع است و نمیدانم چطور بتوان این موضوع را در قالب درام گنجاند. سال ۲۰۰۸ فیلمی درباره رئیسجمهور شدن بوش پسر ساختم و فیلم در سال ۲۰۰۴ تمام شد، اما آمریکا همان سال به عراق اعلام جنگ داد و ما فیلم را در همان نقطه پایان دادیم. یک صحنه مهم این فیلم زمانی است که اعضای کابینه دولت آمریکا دورهم جمع هستند و درباره اهداف آمریکا صحبت میکنند. کاراکتر سراغ نقشه روی دیوار میرود، به خاورمیانه اشاره میکند و از اوراسیا، ایران و تهران نام میبرد. او در ادامه میگوید مردان واقعی عازم بغداد میشوند. یکی از اعضای کابینه میپرسد که استراتژی او برای خروج از منطقه چیست و در پاسخ میگوید خروجی در کار نخواهد بود. نمیدانم چطور میتوان درامی از بین این ۵ جنگ خاورمیانه ساخت.
فیلم «اسنودن»
واکنش آمریکاییان نسبت به فیلم «اسنودن» که فیلمی افشاگرانه درباره برنامههای جاسوسی سایبری آمریکا است، تقریباً بیتفاوتی بود و من از این واکنش ناراحت شدم که دیدم مردم آمریکا دیگر به این موضوع اهمیت نمیدهند. این کشور از سال ۲۰۰۱ سیاست تغییر رژیم در هفتکشور از عراق گرفته تا لبنان و سوریه و ایران را در نظر داشته و تا سال ۲۰۱۸ که الآن است، همچنان این الگو به قوت خود باقی است. این الگو باید درک شود و اینکه چقدر در عراق فاجعه خلقشده توجه کنیم. ما عراق را نابود کردهایم و باعث پخش تروریستها و مهاجرتهای عظیم شدهایم اما متأسفانه همه میگویند چه ایرادی دارد خاورمیانه را نابود کنیم! داعش تراژدی این روزهاست. فرقی ندارد رئیسجمهوری آمریکا چه کسی باشد درنهایت او هر معاهده بینالمللی را زیر پا میگذارد و حملهاش را انجام میدهد. متأسفانه تلنباری از ضایعات را در منطقه برجا میگذاریم و نامش را صلح میگذاریم.
آیا جوایز بینالمللی سینمای ایران ناشی از نگاه و توجه سیاسی است؟
فیلمها لزوماً سیاسی نیستند اما انتقادات خود را خیلی سخت مطرح میکنند مثل فیلم «سد معبر» از ایران که خیلی خوشساخت و واقعی است. انقلاب در ایران باعث شده لطافت و زندگی واقعی در کشور محسوس باشد و همین لطافت است که به سینما هم کمک کرده است.
آزادی بیان هنری
برای خود من تجربه این بود که خیلی سخت توانستم برای ساخت فیلم «دبلیو» درباره بوش پسر پول جور کنم و این اثر در گیشه هم فروش کمی داشت. درواقع فیلمی به این حساسیت، جذابیتی برای استودیوها نداشت. من در سال ۲۰۱۶ حتی یک پنی از آمریکا برای فیلم «اسنودن» نگرفتم درحالیکه فیلمنامه آن قصهای روز و بینالمللی داشت. درباره ایران بهاندازه کافی اطلاعات ندارم اما درباره تجربه فیلم خودم «اسنودن» میگویم که ۳۵ درصد مخاطبان در آمریکا فکر میکردند رازها را فاش کرده است.
امنیت ملی
امنیت ملی بسیار مهم است، ایران و روسیه از این قضیه مستثنا نیستند و ممکن است برای پاسداری از امنیت ملی گام مهمی بردارند. راههای مختلفی برای بیان انتقاد و نقد در سینما وجود دارد و ظرافت تنها راه دور زدن محدودیتها است. فیلم من باید در جشنواره فیلم کن معرفی میشد اما پخشکننده گفت ابتدا در آمریکا باید اکران شود و درنهایت فیلم آنطور که باید دیده نشد.
تعامل با فیلمسازان ایرانی
من برخی از سینماگران ایرانی را نمیشناسم اما بعضی از آنها را در کشورهای دیگر ملاقات کردهام. برخی از فیلمسازان ایرانی را هم در کارگاهی که داشتم، دیدم و با آنها در ارتباط بودم.
جذابیت داستان و موضوعات فیلمهای ایرانی برای مردم آمریکا
من فکر میکنم در کل این ۱۰۰ سال مردم آمریکا هنوز اهل دیدن فیلمهای غیر آمریکایی نیستند برای مثال سینمای فرانسه هنوز نتوانسته بین مردم آمریکا نفوذ کند بنابراین چطور میتوان انتظار داشت که مردم این کشور به فیلمهای ایرانی و آسیایی توجهی داشته باشند. آمریکا کشوری عظیم اما منزوی است و خیلی از خود متشکر است و به سینمای آمریکا افتخار میکند. همچنین نمیتوان انتظار داشت همه مردم این کشور لطافتهای فیلمهای ایرانی و بینالمللی را درک کنند. من فکر میکنم تعاملات تجاری و بینالمللی باید اینقدر رشد کند تا مردم آمریکا بافرهنگها و دغدغههای دیگر کشورها آشنا شوند.
نگران ایرانیها هستم
من فکر میکنم شما حس مرا هنگامیکه انگلیسی صحبت میکنم دریافت میکنید. این چند روزی که ایران بودم و از شهرهای اصفهان و کاشان دیدن کردم بسیار به من خوش گذشته است. مردم تهران بسیار خونگرم و مهربان هستند و من در این روزها چهرههای شاد و بشاش بسیاری دیدم. ما به بازار تهران رفتیم و در آنجا قدم زدیم. آدمهای خوب بسیاری در این کشور دیدم و همین مرا برای شما نگران میکند چون تهدیدهای زیادی از غرب و شرق علیه شما و کشورتان وجود دارد. من دیروز به موزه صلح رفتم و از نزدیک با سلاحهای شیمیایی و گازهایی که علیه مردم شما استفادهشده آشنا شدم. تعداد قربانیان مرا وحشتزده کرد. بااینحال هنوز از آمار قربانیان این جنگ اطلاعات دقیقی وجود ندارد. اگر کسی در بین شما هست که میتواند تعداد دقیقی از آمار کشتهشدگان جنگ ایران و عراق به من بدهد، خواهش میکنم بعد از جلسه پیش من بیاید چون بسیار علاقهمند هستم بیشتر دراینباره بدانم. آمریکا به کشورهایی که به نیابت از ما میجنگند، گاز خردل دادیم و این خواسته ریگان رئیسجمهور وقت آمریکا بود.
درباره تاریختان فیلمهای جذاب بسازید
میخواهم به شما نکته کوتاهی بگویم که بسیار اهمیت دارد؛ خاطرات بسیار مهم هستند. نسل گذشته شما در حال پیر شدن هستند و بهزودی از بین میروند. شما جوانان فیلمساز باید پیشازاین که آنها را از دست بدهید، خاطراتشان را ثبت کنید. دیروز من فیلمی درباره شاه ایران دیدم که با منابع دولتی ساختهشده بود و فیلم خوبی نبود. یادتان نرود اگر شما وضعیت ایران را در زمان شاه فراموش کنید، کار شما تمام است. آلمان از جنگ جهانی دوم درس گرفت و آن را در مدارسش تدریس کرد اما در ژاپن هیچکس از جنگ جهانی دوم اطلاع ندارد. من همیشه سخت کارکردم و برخی از فیلمهایم خیلی دیده نشده است. اشاره کردم که در فیلم «دبلیو» که درباره جرج دبلیو بوش پسر صحنهای از مسئولان امنیت ملی آمریکا دارم که دور یک میز نشستهاند و در مورد خاورمیانه صحبت میکنند. درباره اینکه میخواهند حکومت را در هفتکشور این منطقه تغییر دهند و ایران برایشان جایزه است. آنها فکر میکنند ایران راه ورودشان به اوراسیاست؛ بنابراین شما باید در مورد انقلاب خودتان فیلم بسازید اما فیلمهای جذاب و سرگرمکننده بسازید. نمیشود چنین فیلمهایی را خشک ساخت. من به فعالیتهای خودم در طول ۱۸ سال گذشته افتخار میکنم. من دریکی از مستندهایم بانام «تاریخ ناگفته آمریکا» تلاش کردم در طول ۱۲ ساعت بسیار دقیق و دراماتیک به تاریخ بپردازم. متأسفانه از سال ۲۰۰۰ به بعد دولت آمریکا به هیولایی تبدیلشده که واقعاً وضعیت وحشتناکی برای ما به وجود آورده و حتی به لحاظ تجاری من نتوانستم بودجهای برای فیلم جدید خودم بگیرم.
سینما ابزاری برای بیان عقاید سیاسی
من خودم را بهعنوان سیاستمدار نمیشناسم، اهل لابی نیستم و فعالیت سیاسی ندارم. من فقط میخواهم با بیان دراماتیک قصههایم را روایت کنم. به نظرم حتی دراماتیستها پیش از مورخان شروع به نگارش تاریخ کردند. کسانی مثل سوفوکل خیلی زودتر از مورخان به موضوعات تاریخی پرداختهاند.
جنگ ویتنام
هیچ فیلمی نیست که ساختش با چالش همراه نشود چون درهرصورت همه فیلمها حاصل برخورد ایدهها و اتفاقات شخصی هستند. فیلم «جوخه» خاطرات شخصی خودم در زمان خدمتم در جنگ ویتنام را روایت میکند و فیلم بعدی بر اساس خاطرات یک سرباز آمریکایی است که تام کروز نقش او را بازی میکند. در فیلم سومم به سراغ روایت قصه زن ویتنامی رفتم که بتوانم از زاویه دید او هم به جنگ نگاه کنم.
چرا همیشه فیلمهای ضد آمریکا فیلم میسازم؟
من مردم، کشورم، ارزشها، دموکراسی و آزادی که در آمریکا وجود دارد دوست دارم. آنچه من از آن نگران هستم نظامی شدن کشورم است. در کشور من سختافزارهای جنگی ساخته میشود و همین چند روز پیش چندین هزار دلار تجهیزات نظامی به عربستان فروخته شد. سیاست نظامی دارد کشور آمریکا را نابود میکند و سایه ترور هستهای بر سر تمام بشریت افکنده شده است. اگر زمانی جنگ هستهای شروع شود هیچ برندهای نخواهیم داشت. همه ما نابود خواهیم شد. من فقط یک صلحطلب هستم که جنگ را به چشم دیدهام. میدانم شما هم دیدهاید. من دوست دارم که صلح بر همهجا حاکم شود.