دونالد ترامپ میگوید: «اگر به خاطر شبکههای اجتماعی نبود، شاید در این جایگاه نبودم. انتشار توئیت مثل یک ماشینتحریر میماند، من توئیت را منتشر میکنم و شما آن را بلافاصله در برنامه خود نشان میدهید.»
رئیسجمهوری آمریکا معتقد است با نوشتن همین پیامهای 140 کاراکتری، توانسته سخنان خود را به گوش رأیدهندگان آمریکایی برساند. وی با ادعای «پوشش غیرمحترمانه و غیردقیق رسانههای آمریکایی از او» در جریان مبارزات انتخاباتی، به شبکههای اجتماعی تمسک جست و در میان نامهای رنگارنگ شبکههای اجتماعی باقابلیتها و ظرفیتهای مختلف، «توئیتر» را برگزید. در همین راستا بود که با «کیم جونگ اون» رهبر کره شمالی جدال توئیتری راه انداخت و لابهلای تنازعات مجازی با تهدید به فشردن دکمه قرمز بمب هستهای، جهان را به حیرت انداخت، برای «برجام» خطونشان کشید و اتهامات پرشمار و البته اخلاقی و غیراخلاقی مخالفانش را پاسخ داد. این در حالی است که منتقدان ترامپ از او میخواهند که برای بیان اظهارات خود بهویژه در خصوص روابط بینالملل از کانالهای دیپلماتیک استفاده کند.
اگرچه ترامپ، نخستین چهره سیاسی جهان نیست که از ظرفیت شبکههای اجتماعی استفاده و حتی گاهی سوءاستفاده میکند، اما قطعاً به بهترین وجهی آن را به خدمت گرفته است. او با پیامهایی که میفرستد و پاسخهایی که میگیرد، اولین سیاستپیشهای است که در چنین سطحی، از یک شبکه اجتماعی برای خبررسانی گسترده استفاده میکند و پر بیراه نیست که او را «توئیتبازترین رئیسجمهوری دنیا» بدانیم. هرچند که بیتفاوتی به فضای رسمی رسانهها سبب شود در اقدامی اعتراضی و همزمان، در یک روز 70 سرمقاله علیه او منتشر شود.
البته پیش از وی، سیاستمداران پرشماری برای پیجویی مقاصد خود راهی فضای مجازی شدهاند؛ مثال مشهور این بازی، جدال ظریف و جان کری در بحبوحه مذاکرات هستهای وین بود؛ زمانی که وزیر امور خارجه ایران در حساسترین مقطع مذاکرات وین که میرفت با زیادهخواهی آمریکاییها به بنبست برسد، در توئیتر خود به زبان انگلیسی نوشت: «سخت در تلاش هستیم ولی عجلهای نداریم. این حرف را از من داشته باشید: شما نمیتوانید اسبها را وسط مسابقه عوض کنید.» این توئیت که تنها دقایقی پیش از کنفرانس خبری جان کری منتشر شد و اشارهای دیپلماتیک به تغییر موضع ناگهانی و دبه کردن کاخ سفید از تعهدات پیش گفته بود، بلافاصله بازتاب وسیعی پیدا کرد و جان کری را که میکوشید قصور ناشی از متوقف شدن مذاکرات هستهای را به گردن ایران بیندازد، ناکام گذاشت. درست با توجه به چنین دامنه نفوذ و تأثیرگذاری است که عدهای این پرسش را مطرح میکنند چرا ایران باید با فیلترینگ، خود را از چنین ظرفیت قابلتوجهی محروم کند؟ به اعتقاد این افراد، فیلتر شدن این شبکه اجتماعی در ایران عملاً راه بهرهگیری از کمپینهای اجتماعی و خیرخواهانه را که به دولت و حاکمیت ایران کمک میکند، مسدود کرده و اجازه نداده تا افراد بیشتری در این شبکه بتوانند صدای ملت ایران را به مردم دنیا برساند.
آرش طیبی