فیلم «سرو زیرآب» تمام عناصر یک اثر شعرگونه را در خود دارد. ایجاز، استعاره، نماد، لطافت شاعرانه، تصاویر چشمنواز، موسیقی روحانگیز و ادبیَتی که در سایه خیالانگیزی آن ایجادشده است. این به معنی آن است که وقتی فیلم را میبینی از فضای واقعگرایانه مرسوم سینمای رئالیستی فاصله میگیری و به فضای خیال، آنهم با لحنی شاعرانه نزدیک میشوی.
این اتفاق ویژهای است که برای یک فیلم سینمایی در بستر جنگ بهرغم ویژگیهایی که ذات جنگ یعنی فضای دلخراش و خشونتآمیز آن میطلبد رخداده است؛ لااقل در سینمای ایران، ملودرام جنگی ژانری است که کمتر از سوی سینماگران به آن پرداختهشده است؛ اما اینجا صاحبان اثر علاوه بر انتخاب شیوه ملودرام در خلق فیلم دفاع مقدسی، دست به تلفیق این عناصر ملودراماتیک با شعرگونگی زدهاند و نتیجه آن فیلمی شده که در سینمای ایران کمتر نمونه آن را شاهد بودهایم. به بیانی جزیی تر کارکردی که موسیقی، فیلمبرداری و طراحی صحنه و لباس در متن فیلم ایجاد کرده در کنار ایجازی که در اطلاعات دهی به مخاطب دیده میشود (مثل علاقه بین جهانگیر و دختر زرتشتی، گرایش برادر شهید لرستانی به همسر برادرش، تصمیم نهایی جهانبخش برای بخشیدن پیکر برادرش جهانگیر به خانواده زرتشتی و …) دستبهدست هم داده تا یک اثر منحصربهفرد و ضد کلیشه در سینمای ایران تولید شود.
از سوی دیگر بهکارگیری استعارهها و نمادها در متن فیلم به فرآیندی که توضیح داده شد کمک کرده است. مهمترین نمادی که در فیلم بکار گرفتهشده درخت سرو بهعنوان نشانه استقامت و جاودانگی است که در پایانبندی فیلم به آن پرداختهشده است... سروی که از خاک شهیدان وطن میروید و بهطریقاولی استعارهای از تمام مردم ایرانزمین در هر نژاد و قومیتی است.
بهره گرفتن از نماد سرو در این فیلم بیشک با تکیهبر عقبه اساطیری است که این درخت در فرهنگ ایرانزمین دارد. اگرچه «سرو در فرهنگهای باستانی غیر از ایرانزمین نیز رمز جاودانگی و نامیرایی است و به برکت عمر طولانی و همیشهسبز بودن در بسیاری از اقوام، درخت زندگی نامگرفته و در بین درختان جنبه اساطیری قدرتمندی دارد[1] ایرانیان نیز از روزگار کهن توجه ویژهای به این درخت داشتهاند. این درخت به دلیل همیشهسبز بودن و استقامت در برابر خشکسالی و طوفان، از زمان هخامنشیان در نقش برجستههای تخت جمشید گرفته تا نگارگریها و صنایعدستی امروزی دیده میشود.
سرو بارها در اشعار سعدی و فردوسی و سایر شاعران ایرانی با همین دست نمادپردازی دیدهشده است. در طول فیلم پیوندی بین سرو و دین زرتشت نشان دادهشده که خالقان اثر بهخوبی از پس آن برآمدهاند. این پیوند یقیناً با استناد به متون و اساطیر کهن ایرانی شکلگرفته بهگونهای که در اساطیر، سرو کاشمر اولین بار توسط پیامبر زرتشت روبروی معبد زرتشتیان کاشته شده است...
بدین ترتیب «سرو زیرآب» بهعنوان یک فیلم معاصر در ژانر جنگ، دفاع مقدس ازآنجهت که رگههای مذهبی و جنگی و انسانی را با تکیهبر کهنالگوهای یادشده ادغام کرده است نسبت به سایر تولیدات سینمای ایران متمایز است. علیالخصوص پیوند دین زرتشت بهعنوان دین باستانی ایرانیان برای ایجاد یک همدلی ملی از یکسو و از سوی دیگر ربط معنایی آن با تم استقامت و ایثار در طول فیلم، اتفاق نادر و ویژهای در سینمای ایران است.
به تصویر کشیدن ایثار در سینما (که خود یکی از مهمترین کهنالگوهای بشر بوده و در ناخودآگاه جمعی بیشتر انسانها نهادینه است) بهعنوان سوژه اصلی یک فیلم از دیگر شاخصههای «سرو زیرآب» است. چیزی که متأسفانه مدت مدیدی است در سینمای آشفته رئالیستی کشورمان اثری از آن و تمهای مشابهش یافت نمیشود طوری که به نظر میآید آنقدر که مثلاً تم انتقام دغدغه سینماگران متأخر گشته، به اینتم کمتر اهمیت داده میشود. آشناییزدایی فیلم در انتخاب اسامی ایرانی شخصیتهای قصه نیز دیده میشود... اسمهایی چون گودرز، بهرام، جهانبخش، جهانگیر و سیاووش که برای زندگان یا شهدای فیلم انتخابشده و تداعیگر شخصیتهای شاهنامه فردوسی است.
با ویژگیهای یادشده «سرو زیرآب» میتواند بهترین فیلم محمدعلی باشه آهنگر در کارنامه کاریاش لقب بگیرد و چهبسا در سینمای دفاع مقدس بهترین فیلم سالهای اخیر است.
حدیث جان بزرگی
سرو زیرآب
کارگردان: محمدعلی باشه آهنگر. نویسندگان: محمدعلی باشه آهنگر. حامد باشه آهنگر. مدیر فیلمبرداری: علیرضا زریندست. طراح صحنه و لباس: عباس بلوندی. مجری طرح: حسن نجاریان. بازیگران: بابک حمیدیان، مسعود رایگان، رضا بهبودی، مینا ساداتی، همایون ارشادی، مهتاب نصیرپور، هومن برقنورد، ستاره اسکندری، شهرام حقیقت دوست، حسین باشه آهنگر، فرخ نعمتی، هادی قمیشی، سیاوش چراغی پور.
[1]. نقش درخت سرو و معانی نمادین آن در نگارههایی از شاهنامه تهماسبی، مجله علمی- پژوهشی پژوهشکده هنر، معماری و شهرسازی نظر