این میزان فروش در افتتاحیه باوجود نظر منفی منتقدان سینمایی بسیار بیشتر از چیزی بود که قبل از اکران فیلم پیشبینی میشد. کمپانی برادران وارنر برای ساخت فیلم «حسابدار» ۴۰ میلیون دلار هزینه کرده که با در نظر گرفتن فروش افتتاحیه به نظر میرسد ازنظر تجاری فیلم موفقی باشد. ۸۶ درصد از تماشاگران این فیلم بالای ۲۵ سال و ۶۸ درصد بالای ۳۵ سال داشتند.در این فیلم بن افلک نقش حسابدار ماهری را بازی میکند که کارش حسابسازی برای خلافکاران و کارتلهای بزرگ مواد مخدر است. حسابدار ماهر داستان زمانی که تحت نظر وزارت خزانهداری قرار میگیرد به یک کمپانی وارد میشود تا آبها از آسیاب بیافتد.
آنا کندریک، جی.کی سیمونز و جان لایتو دیگر بازیگران «حسابدار» هستند. جف گلداشتاین رئیس توزیع داخلی کمپانی برادران وارنر گفت: «عملکرد فیلم در گیشه فراتر از انتظار است. ما انتظار داشتیم که فیلم درنهایت چیزی بین ۱۵ تا ۲۰ میلیون دلار در افتتاحیه بفروشد«.
فروش افتتاحیه «حسابدار» در مقایسه با فیلمهای دیگر افلک چون «شهر» و «آرگو» و حتی فروش افتتاحیه فیلم «عشای سیاه» با بازی جانی دپ عملکرد بهتری داشت. «حسابدار» پیش از اکران در آمریکا در ۱۰ کشور خارجی اکران شد و در این کشورها نیز ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار دیگر فروخت.
فیلم حسابدار خود را پرچمدار بیماری مغزی «اوتیسم» معرفی میکند. به خاطر ابتلا به اوتیسم، این حسابدار ظاهراً معمولی، با بازی بن افلک، قدرتهای ابر انسانی دارد، ازجمله در کتککاریهای تنبهتن، نشانهگیری دقیق با انواع اسلحه و بررسی سریع ارقام حسابداری کسبوکارهای بزرگ. فرق فیلمنامه ابتکاری این فیلم از سناریست «بیل دووبیوک» با فیلمهای ابرقهرمانی در این است که اصیل است و از روی کتاب یا داستان مصور، اقتباس نشده است. «گوین اوکانر»، کارگردان فیلم میگوید وقتی سناریو به دستش رسید، بن افلک اولین گزینه او برای این نقش بود و جالب است که مدیر برنامههای بن افلک که با مدیر برنامههای خود او در یک شرکت است، گفت افلک برای کار در این فیلم، حاضر است؛ درحالیکه اوکانر میدانست افلک قرار بود بعد از فیلمبرداری «بت من» سر کارگردانی فیلمی از خودش برود.
حسابدار برای مشاوره به یک شرکت بزرگ سازنده دست و پای مصنوعی برای مصدومان دعوت میشود که منشأ ۶۰ میلیون دلار اختلاف محاسبه را پیدا کند که حسابدار داخلی شرکت، با بازی «انا کندریک» به آن دستیافته است. انا کندریک، بازیگر میگوید مادرش وقتی حسابدار بود، هیچوقت حوادثی نظیر این فیلم را تجربه نکرده، ولی بهیقین خوشحال میشود که ببیند حسابدارها در یک فیلم ژانری هیجانی پرحادثه، شخصیتهای بزنبهادر و جنسی تصویر شدهاند.
بعد از ردیابی منشأ پولها، یکی از شرکای اصلی شرکت سازنده دست و پای مصنوعی، به قتل میرسد و جان حسابدار داخلی هم درخطر قرار میگیرد. نجات این زن جوان و معصوم، از دست آدمکشهای حرفهای، بهانهای برای بیش از یک ساعت تعقیب و گریز و جنگهای تنبهتن و بدون وقفه است.بن افلک، روی فرش قرمز هنگام افتتاح اکران سراسری «حسابدار»، از توانائی «اوکانر» در طراحی و فیلمبرداری صحنههای نبرد تنبهتن در فیلم «جنگجو»، کار قبلی او، تعریف میکند که نشاندهنده ضابطه بالا در واقعگرائی و شدت عمل است و نیازمند آموزش و آمادهسازی و تمرین زیاد. به نظر منتقدها، فیلم «حسابدار» فیلم خوش ساختی در محدوده ژانر هیجانی-حادثه ای است. پرداخت هیجانانگیز، فیلم چنان میخکوبکننده است که تماشاگر برای فکر کردن به مبانی دورازذهن قصه، فرصت پیدا نمیکند.
ابرقهرمان بزرگسال
تلاشی برای واقعی جلوه دادن تمهیدهای فیلم بهخصوص در شخصیتپردازی وجود ندارد. ترکیب یک نابغه ریاضی و تیرانداز بزنبهادر در یک آدم، طبعاً تخیلی و افسانهای است و ظاهراً مهم هم نیست واقعی باشد، چون همانطور که بن افلک اشاره کرد، هنر این کارگردان، واقعی نشان دادن و باورپذیر کردن صحنههای نبرد و کتککاری، یعنی جنبههای فیزیکی فیلم است. ولی دور از ذهن بودن این شخصیت، از دید تماشاگر کاستی حساب نمیشود، چون به دیدن ابرقهرمان عادت کرده و ازهرجهت که بنگریم، «حسابدار» یک فیلم ابرقهرمانی از جنس «بتمن» و «ایرن من» است که برای مخاطب بزرگسالتر، برای مخاطب میانسال و هوادارهای بن افلک ساختهشده است.
آمار فروش سه روز اول فیلم، همین را نشان میدهد. نزدیک به ۲۵ میلیون دلار درآمد، آن را در مقام اول جدول پرفروشهای سه روز آخر هفته گذشته قرارداد. نزدیک به ۷۰درصد از خریداران بلیت، بالای ۳۵سال داشتند. نکته مهم و قابلتوجه، امتیاز A است که این تماشاگران، در نظرسنجی «سینمااسکور» به فیلم دادهاند که یعنی رضایت کامل تماشاگر و تضمین استقبال از فیلم در هفتههای آینده. بهاینترتیب، شخصیت نوخاستهای که در هیچ کتاب مصور یا سریال تلویزیونی دیگر، منشأ ندارد، حالا بالقوه میتواند آغازگر سری ابرقهرمانی جدیدی باشد که محورش حسابداری مجرد و تنهایی است که به خاطر ابتلا به بیماری عارضه اسپرگر، از نارسائی اجتماعی رنج میبرد و دوست و رفیقی نمیتواند داشته باشد، حتی اگر ته دلش بخواهد.
شخصیتی که «افلک» بازی میکند، ازنظر نیروهای ابر انسانی و همچنین گوشهگیری ذاتی، بیشباهت به مرد خفاشی نیست.افلک بازی خود را بامطالعه روی بیماران عارضه «اسپرگر» تنظیم کرده و میشود گفت که تماشای این فیلم، اگر هیچ خاصیتی نداشته باشد، دستکم، شیوهای بهشدت سرگرمکننده برای شناختن بعضی از عوارض بیماری اوتیسم است.
اغتشاش اخلاقی
اما منتقدها، اشارهکردهاند که فیلم، مشکل اغتشاش اخلاقی دارد و دلیل خوبی برای حس نیت سناریو نسبت به شخصیت حسابدار، ارائه نمیدهد، چون او هم ثروت خودش را از همکاری با بدترین نوع تبهکاران، یعنی کارتلهای بینالمللی مواد مخدر، به دست آورده و درواقع، همدست تبهکاران است، هرچند میبینیم که بعضی از تبهکارها را «لو» میدهد و بعضی را هم شخصاً به آن دنیا میفرستد. برخلاف تماشاگرها، میبینیم که منتقدها، روی چندان خوشی به این فیلم نشان ندادهاند. مشکل این سناریو، از دید آنها، غیرقابلتوجیه بودن چرخشهای اصلی داستان است، حتی بر اساس منطق خود سناریو. به قول ریچارد به رودی، منتقد مجله نیویورکر، حوادث بیربط، از کتککاری گرفته تا نبردهای مسلحانه و همه جور جرم و جنایت، یکی بعد از دیگری، کنار هم چیده شدهاند، فقط به این دلیل که میتوانند نوشته و فیلمبرداری بشوند. افلک، شخصاً، عامل پیوند حوادث بیربط است.
نتیجهای که از خواندن نظر منتقدها، میتوان گرفت این است که قوت و ضعف این فیلم، هر دو در بازی افلک نهفتهاند. ما تماشاگران، با شناختی که از افلک داریم، خیالمان راحت است که سرانجام همهچیز به نتیجه میرسد. به این دلیل که افلک سالهاست دیگر نقشهای پیچیده و ازنظر اخلاقی مبهم، قبول نمیکند. ولی به قول «دیوید ادلستین» منتقد هفتهنامه «نیویورک»، این کافی نیست. چون بازی افلک در این فیلم، تکرنگ و لحن و فاقد تخیل است. مثل بیماران «اوتیسمی»، جملات را تخت و بدون احساس، ادا میکند و از نمایش هرگونه احساس و عاطفه، میپرهیزد و با بازی خود، درها را به درون روان شخصیت میبندد.
«ادلستین» نوشته اگر مثلاً بازیگری مثل «کریستین بیل» بهجای «افلک» این نقش را بازی کرده بود، راههای غیرمتعارفی پیدا میکرد برای اینکه تماشاگر را به درون ذهن شخصیت بکشاند.
بازی یکرنگ افلک، بار بزرگ تماس عاطفی با تماشاگر در این فیلم را بر دوش «انا کندریک» گذاشته که مثل همیشه، با ترکیبی از ذکاوت بالا و خجالت حضور، با آن بلوز صورتیرنگ معصوم و دخترانه، خودش را هم برای تماشاگر، وهم برای شخصیت افلک، عزیز میکند و لبخند به لب تماشاگر میآورد.