حمید مشکلانی*
معیار داوری یک فیلم و مانا بودن آنچه مؤلفهای از هنر فیلمسازی است؟ چه مواردی داخل و یا خارج از فیلم میتواند باعث ماندگاری یک فیلم باشد؟ بهترین جواب برای این سؤالها، ابتدا باید در ذهن مخاطب پاسخ داده شود، مخاطب قبل از هر چیز باید پرسشهایی که در ادامه میآید را برای خود پاسخ دهد تا به جواب سؤالهای ابتدای این سطر برسد.
یک. حاضرید یک فیلم را چند بار ببینید؟! برای یک عامل از فیلم هم که شده مخاطب حاضر است یک فیلم را دوباره و دوباره ببیند؟! و هرچند وقت یکبار دلتنگ دیدن آن فیلم شود؟! اگر جواب مثبت است آن فیلم، فیلم ماندگاری است.
دو. فروش بالا در اکران هرگز معیار ماندگاری یک فیلم نبوده و نیست و نخواهد بود.
سه. جوایز متعدد داخلی و خارجی برای یک فیلم از جشنوارههای مختلف هر گز دلیل ماندگاری و خوبی یک فیلم نبوده و نیست و نخواهد بود.
چهار. حتی پس از گذشت سالها آیا تماشاگر حاضر است مجددا یک فیلم را ببیند و آن را دوست داشته باشد و یا با آن سرحال شود، بخندد، بگرید، به فکر فرورود، یا وارد جهانی شود که تاکنون بدان راه نداشته و آن فیلم را زندگی کند و هنوز با آن خاطره سازی کند؟! اگر جواب مثبت است آن فیلم، فیلم ماندگاری است.
پنج. حداقل از ساخت یک فیلم باید یک دهه بگذرد تا بتوان نظر قطعی درباره خوب بودن و ماندگاری آن ابراز کرد.
برای درک بهتر مطلب، فیلمهایی آشنا را یادآور میشوم که بسیاری آنها را حداقل یکی دو بار دیدهاند، (عصر جدید) ساخته چارلز اسپنسر چاپلین، (بربادرفته) ساخته ویکتور فلمینگ (سهگانه پدرخوانده) ساخته فرانسیس فورد کاپولا، (تایتانیک) ساخته جیمز کامرون، این چهار فیلم را معمولاً همه چندین و چند بار دیدهاند و از ساخت جدیدترین آن یعنی «تایتانیک» بیست سال میگذرد، هر کدام از این فیلمها مخاطب خاص خود را در چهار گوشه جهان دارد و هر کدام در ژانر خود صاحب سبک هستند و حتی برای یکی از عوامل و مؤلفههای فیلم هم که شده برای چندمین بار نیز میتوان آنها را به تماشا نشست.
گذر زمان نهتنها برای سینما بلکه برای تمام هنرها بهترین داور است. گذر زمان حتی از مردم، منتقدین هنری، عوامل آن هنر و مسئولین فرهنگی هنری نیز، داور بهتری است، مطمئناً هیچیک از مردمانی که در زمان ساخت فیلم «عصر جدید» زندگی میکردند اکنون در قید حیات نیستند و نظریه منتقدان و اهالی هنر نیز کمکم به فراموشی سپرده میشود و تنها چیزی که باقی میماند خود فیلم است.
بیشتر بخوانید:
با فرانک دارابونت در مسیر رستگاری
این جمله کلیشه را بارها و بارها از زبان رسانهها و اهالی سینما شنیدهایم که میگویند «مردم بهترین داوران هستند» اما این غلط مصطلحی است که بهاشتباه جاافتاده و باید تصحیح شود، چون مردم و اهالی هنر مقطعی و زمان ماناست و بهترین و بزرگترین داور که بهترین و بزرگترین جایزه و نمره که همان ماندگاری است را گذر روزگار به فیلم میدهد نه مردم. خود یک فیلم مستقل از سیاستها، نظرها، نقدها، فروش و... است و در گذر زمان با مؤلفههای هنری، عوامل کار بلد، فرم، محتوا، میزانسنهای بکر و ناب با دیدگاهی عمیق، جهانبینی نویسنده و کارگردان اثر میتواند فیلمی باشد که پس از گذشت سالیان سال ماندگار باشد، تاریخ انقضاء نداشته باشد و همچون خود زمان جاری و باقی مانا بماند.
*عضو انجمن نویسندگان و منتقدان سینما