سلیس: آخرین باری که هیلاری سوانک هنرپیشه 45 ساله زن متولد ایالت سردسیر نبراسکای امریکا در یک فیلم علمی – تخیلی بازی کرد، مربوط به سال 2003 و فیلمی به نام «عشق» میشد.
در آن فیلم سوانک در قالب یکی از اعضای تیمی تحقیقاتی و علمی که سطح زمین را میکاویدند و به عمق فرومیرفتند تا کره خاکی را از خطر نابودی در مواجهه با یک خطر ناشناخته تازه مصون نگهدارند، حضور محسوسی داشت و این در همان مقطع زمانی ویژهای روی داد که هیلاری با بازیهای خبرسازش در دو فیلم «پسرها گریه نمیکنند» محصول 1999 و «عزیز یکمیلیون دلاری» عرضهشده در 2004 دو جایزه اسکار بهترین بازیگر زن سال را دریافت کرد و در این حدفاصل در آثار دیگری مانند «بیخوابی» کار سال 2002 کریستوفر نولان، «خاک سرخ» (2004) و «آمه لیا» (2009) نیز جلب نظر کرد. درخشش در «مرد خانگی» وسترن سال 2014 تامی لی جونز و سریال تلویزیونی «اعتماد» در 2018 سوانک را پس از چهار، پنج سال حضورهای معمولی باز در مرکز توجه قرار داد و اینک «من مادر هستم» میتواند محل و دلیلی برای توجه دوباره به وی باشد.
اتفاقات فیلم «من مادر هستم» از همه اینها و حتی «هسته» عجیبتر و غیرمعمولتر است و سوانک در آن ایفاگر نقش زنی است که صرفاً با نام و عنوان مادر شناسایی و صدا زده میشود و چنین آدمی در بین دو کاراکتر دیگر قرار میگیرد که یکی از آنها دختری جوان با بازی کلارا روگارد است و دیگری موجودی روبوت وار با اسم AI (با صدای رز برن) و پیامد چنین مسئلهای کشیده شدن کاراکتر سوانک به مهلکهای است که از روابط قبلی دختر جوان با روبوت موردبحث برمیخیزد.
آنچه این ارتباطها و محل استقرار وزندگی این کاراکترها را سختتر و غیرعادیتر میکند، این است که در زوایای زمین صدها انسان سرگردان و افراد گزینششده دستچین شدهاند و هدف از جمعآوری آنها ایجاد زمینه تازهای از تولد انسانها در مواجهه با خطرات ناشناخته و عظیمی است که کره زمین را تهدید میکند. بهواقع برخی مدیران و مبارزان راه احیای کره خاکی میخواهند با ایجاد یک موج تازه از تولد انسانها پدیده زندگی در این کره را استمرار بخشند و بشریت را حفظ کنند و با دختر جوان است که دست به انتخاب بزند یا در این امر با سایرین مشارکت ورزد یا برعکس با پرهیز از آن، راه انفرادی خودش را برود. بخصوص که توضیحات کاراکتر سوانک و روبوتی که دختر جوان همبازی و شریک اجتماعی اوست، پیرامون این مسئله و سایر الزامها و رویدادهای روز بسیار متفاوت با یکدیگر است. این دختر باید به کدامیک از این اشخاص و به کدام نظریه و راهکار اعتماد و رجوع کند.
فیلم با این مشخصات عجیب نه کار یک فیلمساز کارکشته بلکه اولین فیلم بلند گرنت اسپوتور به شمار میآید و او هنرمندی است که پیشتر عمده فعالیتهایش در سینما متمرکز برنوشتن سناریو و داستان اولیه فیلمها و دستیاری کارگردانها بود. اولین سروصداهای مرتبط با «من مادر هستم» و نشانههای تحسین این فیلم در فستیوال سان دنس 2019 که مختص فیلمهای مستقل و آثار استودیوهای کوچک است، رؤیت شد و با اکران عمومی آن از 20 خرداد 98 در سطح جهان این روند شدت گرفته است.
اینکه «من مادر هستم» در درجه اول محصول شرکت انقلابی و متفاوت نت فلیکس است، تحتالشعاع این مسئله اساسیتر قرار میگیرد که سازندگان این فیلم بهرغم خمیرمایه اولیه و داستان مرجعی که آنقدرها هم پروپیمان نیست، توانستهاند با ادواتی جنبی و البته تکیهبر بازیهایی حرفهای شبیه آنچه از سوانک دیده میشود، «من مادر هستم» را کاری خاص و متفاوت جلوه بدهند.
این البته چیزی نیست که هیلاری سوانک نیز آن را بپذیرد یا بهآسانی مایل به اعتراف به آن باشد. وی که شخصیت سرسختش او را به یکی از بهترین گزینهها برای ایفای نقش زنان مستقل و مبارزه گر تبدیل کرده و اراده آهنین و صدای کمی تا قسمتی مردانهاش هم او را در این راه محکمتر ساخته است، میگوید: من هرگز این احساس را نداشتهام که بهتنهایی و بر اساس قدرت بازیام یا هنرهای فردی دیگری کل یک فیلم را بر دوش خود حمل میکنم و بهواقع نیز اینطور نیست. برعکس من همواره احساس بازیگری را داشتهام که در ابتدای دوران کار خویش است و با هر فیلم تازهای به وجد میآید و وارد یکروند آزمونوخطا میشود. بهواقع حضور در عرصه سینما و بازی در فیلمها 30 سال پس از شروع این پروسه برای من همان تازگیای را دارد که در اولین سالهای بازیگریام داشت.
بااینحال امکان ندارد که سوانک این را منکر شود که کاراکتر محوله به وی در فیلم «من مادر هستم» چیزی مانند کارهای سابق او است و وجوه تمایز آشکار و زیادی با گذشته وی ندارد. این موجود عجیب که صرفاً با کلمه مادر نامیده میشود، واقعاً کیست و چه میکند؟ این سؤالی است که سوانک در اوایل تابستان 2019 اینگونه به آن پاسخ میدهد: مدتها است که پیدا کردن سوژههای منحصربهفرد و متفاوت بسیار سخت شده و در اکثر اوقات سناریوی فیلمی به شما پیشنهاد و متن آن به شما واصل میشود که نمونهها و کپیهای مشابه آن بارها و بارها درگذشته به دستتان رسیده بود.
«من مادر هستم» با فیلمهایی از آن دست که گفتم همین مسئله است و وقتی آن را خواندم، احساسی تازه و متفاوت به من دست داد. این داستان شرایط فعلی کره خاکی را که بخشی از آن آشکار و بقیه آن پنهان است بهخوبی روشن میکند و جهانی را به تصویر میکشد که بهطور واضح چندقطبی و چندپاره شده است و سایرین و مردم عادی سهمی در ترسیم شرایط آن ندارند و فقط طبق خواستههای سایرین به زندگی میپردازند و چیزی از خود ندارند و هر چه هست دنبالهروی ایدههای سایرین و افراد قدرتمندی است که زمامداری یک دنیای پس از فاجعهای بزرگ و احتمالاً زیستمحیطی را در دست گرفتهاند.
یک مشخصه آشکار چنین دنیایی سیاهوسفید بودن آدمها و کارها و وجه تفکیک بالنسبه آسان بین آنهاست. ما با آدمهای خاکستری زیادی که دوسویه باشند و هرلحظه به شکلی درآیند طرف نیستیم و لزوماً هیچکس سلامتی و محیطزیست را جدی نمیگیرد. شک نکنید که فیلم حتی در صورت ضعیف شمرده شدن سناریوی آنیک اثر هنری است که کنجکاویها را برمیانگیزد و انسان را به تفکر وامیدارد و نسبت به شرایط کره زمین و آینده آن دچار دغدغه میکند.
منبع: واشینگتن پست
«من مادر هستم» I am mother
نویسنده فیلمنامه: مایکل لوید گرین. کارگردان: گرنت اسپوتور. مدیر فیلمبرداری: استیو آنیس. تدوین: شون لاهیف. موسیقی: دان لوسکامپ. بازیگران اصلی: هیلاری سوانک، کلارا روگارد، رز برن، لوک هاوکر و هیزل ساندری. محصول: استودیوهای نت فلیکس و استودیو کانال. تهیه کنندگان: تیموتی وایت و کلوین مونرو 2019