در نقد تحلیلی، متن یا اثری را بررسی میکنند تا مشخص شود آن متن در انتقال نکته یا بحث موردنظرش چقدر موفق بوده. این بررسی معمولاً برای مقالات یا کتابها مورداستفاده دارد، اما میتوانید از آن برای تحلیل فیلم، نقاشی و سایر آثار کمتر سنتی هم استفاده کنید. در نقد تحلیلی میتوانید استفادهی نویسنده از جذابیتهای زبانی را بررسی کنید، از طرفی میتوانید تمرکزتان را روی توانایی کلی و تأثیرگذاری متن بگذارید. برای نوشتن نقد تحلیلی قدرتمند اینها را در ذهن داشته باشید.
الف. خواندن انتقادی
یک. تئوری نویسنده را تشخیص بدهید.
تشخیص بدهید که نویسنده موافق یا مخالف چیست. ممکن است تشخیص تئوری نوشتههای آکادمیک آسانتر از آثار خلاقه، فیلم، یا نقاشی باشد. اگر دارید اثری داستانی یا اثر خلاقی غیرداستانی را نقد میکنید، چه نوشته باشد چه فیلم، موضوع اصلی داستان را دریابید. برای اثر نقاشی تحلیل کنید که نقاش سعی داشته چه چیزی را نشان بدهد.
از خودتان بپرسید محتوای بحث چیست و چرا نویسنده احساس نیاز کرده دربارهی آن بحث کند. از خودتان بپرسید آیا نویسنده راهحلی برای مشکلی که در تئوری خود به آن توجه کرده پیشنهاد داده یا خیر. اگر اینطور است، ببینید آیا این راهحل واقعگرایانه است یا خیر.
دو. تمام ایدههای اصلی را یادداشت کنید.
ایدههای اصلی اثر را شناسایی کنید تا بتوانید ساختار آنها را تحلیل کنید. در مقالهی آکادمیک، ممکن است ایدههای اصلی در جملات عنوان هر پاراگراف یا هر بخش آمده باشند. برای آثار داستانی یا نقاشیها، باید از خودتان بپرسید نویسنده چه شواهد و مدارکی برای توضیح تئوری خود ارائه کرده است.
سه. دربارهی موضوعات ناآشنا تحقیق کنید.
برای واژگان یا موضوعاتی که چیزی از آنها نمیدانید، یا دربارهشان کم میدانید، از لغتنامه یا دائرهالمعارف کمک بگیرید. معمولاً تحقیق جدیتری لازم نمیشود. تنها استثنا وقتی است که کل اثر دربارهی مفهوم ناآشنایی باشد؛ در این صورت باید مقالات دیگری هم بخوانید که آن مفهوم را واضحتر توضیح داده باشند تا محتوای متنی را که تحلیل میکنید دریابید.
چهار. اثر را به زبان خودتان توضیح بدهید.
یکی از روشها این است که رئوس مطالب را مشخص کنید، گزینهی دیگر این است که خلاصهای از آن بنویسید. برای هر دو مورد باید اثر را با دقت و کامل بخوانید. اگر دارید از اثر خلاصهای تهیه میکنید، یکی دو پاراگراف کافی است. تا جای ممکن بکوشید خلاصه را با کلمات خودتان بازگو کنید.
پنج. هر جذابیتی را که بهکاررفته شناسایی کنید.
سه جذابیت اصلی، گیرایی، موثق بودن و اعتبار هستند. گیرایی یعنی برانگیختن هیجانات خواننده. اگر قرار است اثری مردم را سرگرم کند عموماً باید گیرایی داشته باشد. موثق بودن به کار بردن دلیل و منطق برای تأثیرگذاری در دیدگاه یا عقیدهی خواننده است. اعتبار مورد اعتماد بودن است. نویسندهای که توضیح میدهد چرا دیگران باید ــ بر پایهی قابلیتهای شخصی، حرفهای، یا تحصیلاتش ــ به او اعتماد کنند، دارد از اعتبار استفاده میکند.
شش. ارزیابی کنید که نویسنده چقدر خوب توانسته معنی موردنظرش را منتقل کند.
در نظر داشته باشید جذابیتهای نویسنده از دیدگاه شما که خواننده هستید چقدر تأثیرگذار بودهاند. از خودتان بپرسید آیا کار هیجانزدهتان کرده یا نه. آیا درجایی از کار خوشحال یا غمگین یا عصبانی شدید؟ اگر اینطور بوده از خودتان چرایش را بپرسید. ببینید آیا برهان آوردنهای نویسنده برای تغییر عقیدهی شما کافی بوده یا نه. همچنین از خودتان بپرسید آیا موضوع واضح، دقیق و منسجم بیانشده یا نه. از خودتان بپرسید آیا حرف نویسنده را باور میکنید و ببینید چرا.
ب. نوشتن تحلیل اثرگذار
یک. یادداشتهای انتقادیتان را مرور کنید و چند نکته را شناسایی کنید که میتوانید با جزئیات بیشتری بسطشان بدهید. برای نوشتن یادداشت انتقادی، معمولاً بر این متمرکز میشوید که استفادهی نویسنده از جذابیتهای گیرایی، موثق بودن و اعتبار چقدر تأثیرگذار بوده. اگر یک حوزه از بقیه قویتر به نظر میرسد میتوانید روی آن متمرکز بشوید. یا اینکه میتوانید توانایی کلی نویسنده را در انتقال نکتهی موردنظرش بررسی کنید. تحلیل شما میتواند بررسی کند که نویسنده تا چه حد تحقیقش را عمیق انجام داده، اثر در کل چقدر منسجم است، استفادهی نویسنده از ساختار و نوع سازماندهی اثر چه تأثیری بر آن داشته و امثال اینها. هر نکتهی مهم را در پاراگراف جداگانهای بیاورید. مهم نیست چه نکاتی را انتخاب میکنید، اما به هر نکتهی مهم باید در پاراگراف جداگانهای پرداخته شود. برای ایدههای پیچیده، باید بحث را در چند پاراگراف بازکنید.
دو. نکات منفی و مثبت را به توازن بیان کنید. بیشتر نقدها آمیزهای از نکات مثبت و منفی هستند. اگر نقد شما بیشتر شامل عناصر مثبت است، قبل از اینکه به طرفداری از مقاله بپردازید نکات منفی را بیان کنید. اگر نقد شما بیشتر سویهی منفی دارد، قبل از ابراز مخالفت خود، ابتدا باید عناصر مثبت را شناسایی کنید. اگر دربارهی جنبهی خاصی هم نکات منفی و هم نکات مثبت را ذکر میکنید، میتوانید پاراگرافهای مخلوط بنویسید که نظرتان را بازتاب بدهد. برای این کار معمولاً میتوانید توضیح بدهید چرا این ایده قابلیت محدودی دارد و بعد با گفتن نکتهای مثبت نوشتهتان را به پایان ببرید.
سه. نظرات مثبت و منفی را دربارهی موضوع شناسایی کنید. اگر خواستید دربارهی موضوعی جنجالی نقد بنویسد، مدعاهای طرف دیگر موضوع را هم ذکر کنید و توضیح بدهید نویسنده چقدر در بحث خود در مخالفت با آن موفق بوده است. حتی اگر نویسنده بهدقت نظرات مخالف را ذکر نکرده باشد، بازهم میتوانید نظرات مخالف رایج را در نقد تحلیلی خود بیاورید.
چهار. توضیح بدهید که چرا موضوع مهم است. خواننده را مجاب کنید که باید به این موضوع اهمیت بدهد. بگذارید خواننده بداند که موضوع بر اساس استانداردهای زندگی معاصر مهم است. اگر موضوع در دوره و زمانهی کنونی به کاری بیاید، مقالهی راجعبه آن مهم محسوب میشود، اما ممکن هم هست مقاله بهاینعلت مهم باشد که نویسنده یا متفکری که راجعبه آن نظر داده آدم مهمی است.
پنج. نقد را شخصی نکنید. حتی اگر مقدار زیادی از نقد زاییدهی تفکرات خودتان باشد، باید لحن آکادمیک خود را حفظ کنید و لحن شخصی نداشته باشید. از عباراتی مثل «من فکر میکنم» یا «به عقیدهی من» بپرهیزید. کلاً باید از روایت اولشخص بپرهیزید.
شش. روی خلاصهی اثر تمرکز نکنید. در نقدتان باید خلاصهی کافی از اثر ارائه کنید تا محتوای معقولی در دست داشته باشید، اما بیشتر نوشته باید تفکرات خودتان باشد نه تفکرات نویسنده.
ج. سازماندهی نقد
یک. اثری را که تحلیل میکنید معرفی کنید. هم اطلاعات کتابشناسی و هم توضیحات لازم بیشتر ارائه بدهید.
دو. نظر خودتان را بیان کنید. نظر شما باید عبارت کوتاهی باشد که ارزیابی خودتان را از اثری که نقد میکنید خلاصه کند.
سه. اثر را خلاصه کنید. نکات اصلی نوشتهی موردبحث را در دفاع از او جمعبندی کنید.
چهار. نقد خودتان را بخش بخش کنید. نقد تحلیلی خودش باید بخش عمدهی متن را تشکیل بدهد و باید مطابق راهنماییهایی باشد که ذکر شد.
پنج. قضاوت نهایی خودتان را در نتیجهگیری بیاورید. در پاراگراف نتیجهگیریتان بهوضوح نظر خود یا ایدهی کلی نوشتهی تحلیلیتان را ذکر کنید.
نوشین دیانتی