با وجودی که شاهد حرکتی جستجوگرانه در فیلم هستیم که پدر و دختر در دو مسیر جداگانه طی میکنند اما درنهایت هیچکدام تحولی را از سر نمیگذرانند.
نزهت بادی
«بردمن» (مرد پرندهای) با کسب چند جایزه از اسکار فیلمی آتشیمزاج و افسارگسیخته و یک کمدی - تراژدی با آمیختهای از واقعیات سخت و گریزهای خیال گونه است. کارگردانی این فیلم با الخاندرو گونزالز اینیاریتو کارگردان ۵۱ ساله مکزیکی است که فیلمهایی مثل ۲۱گرم و بابل را در کارنامه خود دارد.
خودش بارها گفته که اگر در حال ساختن فیلم نباشد، انگار دیگر زنده نیست و از هماکنون، مشغول فیلم ۴۵ است، با شرکت «اما استون». از سال ۱۹۷۳ یعنی حدود ۴۰ سال پیش تاکنون، کمتر سالی هست که در آن وودی آلن فیلمی بیرون نساخته باشد، ولی پرکار بودن، هر چند انضباط و تعهد لازم را دارد، ولی حاصل آن لزوما همیشه شاهکار سینمایی نیست، هر چند که فیلمهای وودی آلن محک خودشان هستند، و بنابراین، موفقیت هر فیلم او در مقایسه با فیلمهای دیگرش سنجیده میشود.
یک ایمپالای قدیمی، یک طبیعت بدوی، و دیگر هیچ
به نظر می رسد «نقد فیلم» درنشریات تخصصی سینمایی به مانند سالها پیش رونقی ندارد. بسیار نوشته و چاپ میشود اما دلبری چندانی نمینماید. سایتها، وبلاگها و پروفایلهای دنیای مجازی در لحظه، گوی سبقت را ازروزنامهها و مجلههای تخصصی ربودهاند و مملو ازمعرفی فیلم و نوشتههای سینماییاند (ریویو و نقد... ) و ظاهرا ازنشریات مکتوب هم دلبریشان بیشتراست، اما معتقدیم کماکان مجلههای سینمایی اعتبار، ماندگاری و قابل ارجاع بودن بیشتری دارند. نوشتههایی که از این به بعد در این بخش تقدیم شما میشود به قصد گشایشی در باب نقد و نقدنویسی در عرصه سینما است و امیدوارم مورد توجه قرار گیرد.