سلیس: «الگا توکارچوک» نویسنده نسبتاً جوانی است، اما یک سال دیر به جایزه نوبل خود رسید. او پانزدهمین زن، پنجمین لهستانی و دومین زن لهستانی در میان بیش از صد برنده جایزه نوبل ادبیات است که توانسته «جام مقدس» نویسندگان را از آن خود کند.
ماتس مالم، دبیر آکادمی نوبل، دلیل اعطای جایزه نوبل ادبیات سال ۲۰۱۸ به توکارچوک را «تخیل روایی» او دانسته «که همراه با شوری همهجانبه، نماد عبور از مرزها، بهمثابه شیوهای از زندگی است».
الگا توکارچوک ۵۷ ساله که تقریباً یک نسل جوانتر از «پیتر هانتکه» ۷۶ ساله، برنده جایزه نوبل ادبیات سال ۲۰۱۹ است، پیش از آنکه جایزه نوبل را به دست آورد، در میان نویسندگان همنسلش در لهستان، از شهرت جهانی برخوردار بود و آثارش فراتر از مرزهای وطنش ستایششده بود. او که این روزها در شهر دوسلدورف آلمان به سر میبرد، پس از اعلام نامش بهعنوان برنده جایزه نوبل ادبیات، به آژانس خبری تیتی سوئد گفت: «شگفتزده و خوشحالم، برای من دریافت جایزه در زمانی که آکادمی نوبل وارد دوران جدید خود میشود، خیلی مهم است».
توکارچوک همچنین در گفتوگو با یک روزنامه لهستانی، از اهدای جایزه نوبل ادبیات سال ۲۰۱۹ به پتر هانتکه که همزمان با اهدای جایزه به او اعلام شد، استقبال کرد و این دو جایزه را ستایش آکادمی نوبل از ادبیات اروپای مرکزی دانست.
الگا توکارچوک خودش را همچون آدمی «بدون زندگینامه» توصیف میکند: «من دارای زندگینامه مشخص و شفافی نیستم که بتوانم آن را به شیوهای جذاب بازگو کنم. من از شخصیتهایی تشکیلشدهام که از ذهنم بیرون کشیدهام و آنها را خلق کردهام. من همه آنها هستم. [درواقع] زندگینامه من لایهلایه است».
الگا توکارچوک، در ۲۹ ژانویه سال ۱۹۶۲ در شهر سولِخوف در غرب لهستان، از پدر و مادری معلم به دنیا آمد. او در دانشگاه ورشو روانشناسی خواند و به آثار کارل یونگ علاقهمند شد. مدتی بهعنوان رواندرمانگر در شهر واوبژیخ در جنوب غربی لهستان مشغول کار شد و همزمان کار نوشتن را نیز آغاز کرد.
توکارچوک پیش از آنکه نوشتن داستان را آغاز کند، مجموعهای از شعرهایش را در سال ۱۹۸۹ در لندن به چاپ رساند. در سال ۱۹۹۷، پسازآن که اولین کتابهایش با استقبال مواجه شد، به روستایی در کوهستان نزدیک مرز چک رفت و وقت خود را کاملاً وقف نوشتن و ادبیات کرد. شاید این نزدیک مرز بودن نیز برای او یک «نشانه» باشد.
آثار توکارچوک که نزدیک به ۲۰ جلد کتاب است و در لهستان پرفروش شده تا پیش از اهدای نوبل به او، به ۲۵ زبان ترجمهشده بود و انتظار میرود با جایزه نوبلی که گرفته، موجی از ترجمه آثارش به زبانهای دیگر ازجمله فارسی به راه افتد. این آثار، هم شامل حکایتهای فلسفی میشود مثل «بچههای سبز» (۲۰۱۶)، هم رمان پلیسی-تمثیلی مثل «روی استخوانهای مردگان» (۲۰۱۰) و هم رمان تاریخی حجیم مثل «کتابهای یاکوب».
«کتابهای یاکوب» در سال ۲۰۱۴ برای دومین بار برای نویسندهاش جایزه «نایک» معتبرترین جایزه ادبی لهستان را به ارمغان آورد. توکارچوک پیشتر در سال ۲۰۰۸ برای کتاب «پروازها» برنده چنین جایزهای شده بود. همچنین انتشار ترجمه سوئدی «کتابهای یاکوب»، هم برای نویسنده و هم برای مترجمش، جایزه تئاتر شهر استکهلم را به همراه آورد. توکارچوک در آن زمان گفت: «انگار که جایزه نوبل را به دست آوردهام.»
این کتاب در فرانسه نیز جایزه فمینای خارجی را به دست آورد. او، بهعنوان اولین نویسنده لهستانی، جایزه معتبر بوکر را نیز در سال ۲۰۱۸ برای رمان «پروازها» از آن خود کرده است. این نویسنده همچنین بر اساس رمان «روی استخوانهای مردگان» بهطور مشترک فیلمنامه فیلم «ردپا» را نوشت که در ژانری مهیج، درام و معمایی به کارگردانی آگنیشکا هولاند ساخته و در سال ۲۰۱۷ به نمایش درآمد. این فیلم همان سال در جشنواره برلین جایزه آلفرد بوئر را به دست آورد و بهعنوان نماینده سینمای لهستان به بخش خارجی جایزه اسکار معرفی شد.
او که دارای یک فرزند پسر است، در آپارتمانی در ورشو و همچنین خانه ییلاقی خود زندگی میکند و بیشتر اوقات نیز در سفر است. الگا توکارچوک که در ادبیات بسیار متأثر از ویلیام بلیک، شاعر انگلیسی، بوده، در آثارش خواننده را در جهانی چندوجهی که واقعیت و فرا واقعیت درهمآمیخته شده، به جستوجوی حقیقت میکشاند. همچنین برخی از منتقدان معتقدند که آثار توکارچوک در جهانی شاعرانه خلقشده که تعقل و نابخردی را در هم میآمیزد و بدون آنکه به نقطه، محور یا جهانبینی خاصی تکیه کند، در یک حرکت دائمی است. این در حالی است که ازنظر ظاهری، داستانهای توکارچوک به گفته خودش «خیلی محلی» است؛ به این معنی که ماجراها در شهرهای کوچک و روستاهای لهستان روی میدهد. همچنین شخصیتهای داستانهای او زندگی خطی و سادهای ندارند. توکارچوک، گاه با درآمیختن ویژگیهای مختلف و گاه متضاد، شخصیتهایی معمایی و اسرارآمیز خلق کرده است.
کینگا دونین، نویسنده و منتقد ادبی زن لهستانی معتقد است الگا توکارچوک «عارفی» است که در جستوجوی دائمی حقیقت است؛ «حقیقتی که فقط میتوان در حرکت (طریقت) و در رعایت نکردن مرزها به آن رسید». این منتقد ادبی تأکید میکند که ازنظر توکارچوک «تمام فرمها، تشکیلات و زبانهای ثابت، نوعی مرگ است».
رمان «پروازها» یکی از مهمترین آثار الگا توکارچوک به شمار میرود که جوایز مهمی نصیب او کرد. نویسنده در این رمان، یک فرقه روس در قرن سیزدهم میلادی را به تصویر میکشد که پیروانش برای دوری از عذاب الهی، یک حرکت همیشگی را توصیه میکنند.
الگا توکارچوک ازنظر سیاسی چپگرا، ازنظر اجتماعی فعال محیطزیست و ازنظر زندگی شخصی یک گیاهخوار است. درحالیکه اکنون حزب «قانون و عدالت»، یک حزب راستگرای محافظهکار ملی و دموکراتیک مسیحی، بیشترین کرسی را نسبت به دیگر احزاب در پارلمان لهستان در اختیار دارد، او منتقد جدی سیاستهای کنونی دولت لهستان است.
کتابهای الگا توکارچوک در کشورش پرفروش است، اما گاهی نظیر «کتابهای یاکوب» حملات ملیگرایان را به دنبال داشته است. پسازآنکه او در سال ۲۰۱۵ در تلویزیون دولتی لهستان اسطوره یک لهستان مداراگر و باز را به چالش کشید، دشمنانش او را به دلیل «بیآبرو کردن لهستان و لهستانی» به مرگ تهدید کردند، بهطوریکه او مجبور شد برای حفظ جانش محافظ داشته باشد. توکارچوک گفت که لهستانیها باید در این انتخابات، «بین دموکراسی و اقتدارگرایی» یکی را انتخاب کنند. او تأکید کرد که این انتخابات از زمان سقوط کمونیسم در سال ۱۹۸۹ تاکنون، «مهمترین انتخابات لهستان» است و در شکل دادن به آینده دموکراسی در این کشور نقشی «سرنوشتساز» دارد.
برنده نوبل ادبیات سال ۲۰۱۸ گفت: «ما مقابل این انتخاب قرارگرفتهایم که آیا لهستان از اروپا جدا میشود و خودش را از ارزشهای دموکراتیک کنار میگذارد. من فکر میکنم که این انتخابی میان دموکراسی و اقتدارگرایی است».
این نویسنده لهستانی از حزب خاصی نام نبرده، اما واضح است که هموطنانش را به رأی دادن به احزاب مخالف دولت فرامیخواند. بااینحال بر اساس نظرسنجیها، حزب «قانون و عدالت» با اختلاف زیادی در صدر قرار دارد. خود الگا توکارچوک درباره دودستگی میان خوانندگانش در لهستان با فروتنی گفته است: «خوانندگانی هستند که اینها [نوشتههایم] برایشان خستهکننده است و با مزاجشان سازگار نیست». او تأکید کرد: «همه مجبور نیستند کتابهای مرا بخوانند».
الگا توکارچوک همیشه یک دردلاک (نوع خاصی گیسباف) بر سر دارد که کار یک آرایشگر جامائیکایی در بانکوک است. شاید، با این ظاهر، او سرسختانه به دنبال تکثرگراییای است که به نظرش در جامعه لهستان سرکوبشده است. آکادمی نوبل این امتناع از یکسانسازی را ستایش کرده است.