«آریتا فرانکلین» خواننده و از اسطورههای موسیقی سول و پاپ اخیراً در سن ۷۶ سالگی بر اثر بیماری سرطان درگذشت. «رولینگ استونز» از مطرحترین گروههای موسیقی راک جهان فرانکلین را بزرگترین خواننده تمام دورهها نامیده بود.
آریتا فرانکلین در دهه ۱۹۵۰ فعالیت هنری خود را آغاز کرد. در ۱۸ سالگی نخستین آلبوم خود را منتشر کرد، بیش از ۶۰ سال بر صحنه موسیقی ماند و در مجموع ۷۵ میلیون آلبوم خود را به فروش رساند. ترانههایی مانند «احترام»، «فکر»، «زنجیره احمقها» یا «زن طبیعی» او را به شهرت جهانی رساندند. ترانه «احترام» او در سال ۱۹۶۷ به سرود مبارزات آزادیخواهانه سیاهان آمریکا برای دستیابی به حقوق خود و جنبش زنان تبدیل شد و ترانه «فکر» ترانهای در دفاع از حقوق زنان بود. آریتا فرانکلین ازجمله هنرمندانی بود که در راه برابری حقوق زنان مبارزه میکرد.
آریتا فرانکلین، خوانندگی و نوازندگی را در کلیسایی که پدرش در آن کشیش بود و در سبک موسیقی گاسپل، موسیقی کلیسایی سیاهپوستان، آموخت. در سن ۱۴ سالگی به همراه پدرش برای اجرای موسیقی گاسپل راهی شهرهای مختلف آمریکا شد. زمانی که به ۱۶ سالگی رسید دو فرزند داشت و یک قرارداد رسمی برای ضبط موسیقی گاسپل و شهرتش به جایی رسیده بود که توجه «مارتین لوتر کینگ جونیور»، رهبر جنبش حقوق مدنی آمریکاییهای آفریقاییتبار را جلب کند.
آریتا فرانکلین و پدرش در بسیاری از تظاهرات جنبش مدنی سیاهپوستان آمریکا در کنار «دکتر کینگ» بودند و او بارها در کنار مارتین لوتر کینگ جونیور و پس از ترور او در مراسم یادبودش آواز خواند. در این دوران، سبک موسیقی فرانکلین بیشتر گاسپل-سول بود – موسیقیای که در جنبش مبارزه مدنی سیاهپوستان آمریکا تبدیل به موسیقی انقلابی و جنبشی شد.
فعالیتهای سیاسی فرانکلین برای مبارزه با تبعیض نژادی بخشی از موسیقی او شد و اگر او را امروز «ملکه موسیقی سول» میدادند، برای بسیاری از فعالان مدنی آمریکایی هنر او صدای مبارزه با نابرابریها بوده است. در دهه ۱۹۶۰، زمانی که آمریکا بر سر حقوق مدنی مردم از نژادهای حاشیهای نزاع میکرد، آریتا فرانکلین با ارکستری از نوازندگانی از نژادهای مختلف به روی صحنه میرفت. «تام دوود» تهیهکننده بسیاری از آلبومهای او بود و «اریف ماردین»، آهنگساز و تنظیمکننده ترکیهای آمریکایی، بیشتر آلبومهای فرانکلین را تنظیم میکرد.
ترانه «ریسپکت» (۱۹۶۷) به مفهوم احترام شاید نماینده تلاشی باشد که فرانکلین و هنرمندان همراه او در سالهای ۱۹۶۰ آغاز کردند تا موضوع نابرابری را در تمام جنبشهای مدنی به هم پیوند بزنند. ترانه «ریسپکت» صدای یک زن با اعتمادبهنفس است که به مخاطبی که مشخص نیست، کیست میگوید «تنها چیزی که میخواهم، کمی احترام است.»
این ترانه و واژه «R-E-S-P-E-C-T» – با همین طرز نوشتن که اینجا آمده – تبدیل به ترانه و شعار جنبش فمینیستی اواخر دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ شد؛ و این شعار بعدها در تظاهرات جنبشهای مدنی دیگر در ایالاتمتحده نیز تکرار گردید.
در دهه ۷۰ میلادی دیگر کاملاً آشکار بود که آریتا فرانکلین نه تنها از نظر تکنیکی یک هنرمند تأثیرگذار است بلکه از لحاظ سیاسی، هنر او فرهنگ جنبشهای مدنی را متأثر میکند. در سال ۱۹۸۷ وقتی نام او به تالار مشاهیر و موزه راکاند رول به عنوان اولین زن این تالار اضافه شد دیگر بحث بر سر این بود که چرا موزهای که کارش ثبت تأثیرگذارترین هنرمندان صنعت موسیقی است، تابهحال جایگاهی برای زنی چون آریتا فرانکلین نداشته است.
در طول نیمقرن فعالیت هنری، فرانکلین صدها ترانه ضبط کرد و دهها بار جایزههای مختلف دریافت کرد، ازجمله ۱۸ جایزه گرمی. با این حال، فرانکلین به مانند زنان سیاهپوست خواننده دیگر که هم دوران با او کار میکردند، مانند «نینا سیمون»، بیشتر زندگیاش مشکلات مالی داشت. محصول نابرابریهای دوران، او با اینکه ستاره بود به مانند ستارههای امروزی دنیای موسیقی و یا مردان سفیدپوست هم دورانش، زندگی نمیکرد. به رسمیت شناختن خوانندههایی مانند فرانکلین و نینا سیمون دیرتر از زمانی که حقشان بود اتفاق افتاد.
او که روزی به همراه پدرش و «دکتر کینگ» در خیابانهای شهرهای مختلف آمریکا برای حقوق مدنیاش مبارزه میکرد، نهایت خواننده محبوب بسیاری از روسای جمهور آمریکا شد. فرانکلین در مراسم تحلیف جیمی کارتر، بیل کلینتون و باراک اوباما، آواز خواند و از دست کلینتن و جورج دبلیو بوش بالاترین مدالهای افتخار ملی را دریافت کرد. اجرای ترانه My Country ’tis of Thee در مراسم تحلیف باراک اوباما، اولین رییسجمهوری سیاهپوست آمریکا، از پراحساسترین اجراهای اوست و از آن به عنوان اجرایی تاریخی یاد میشود. اوباما در واکنش به خبر درگذشت فرانکلین با ادای احترام نسبت به وی با ارسال توئیتی نوشت «با صدای او میتوانستیم تاریخ خود را با تمامی پیچیدگیهای آن احساس کنیم، میتوانستیم نیرو و درد خود را، روشناییها و سیاهیهای خود را احساس کنیم». موسیقی او خاصیت این را داشت که سدهای هویتی میان جنبشهای مدنی را بشکند.
فرانکلین در شهر دیترویت، شهری که جمعیت آمریکاییهایی آفریقاییتبار آن بالای ۸۰ درصد است، موسیقی و فعالیت جنبشی را آموخت. هم موسیقی گاسپل و هم فضای سیاسی شهر دیترویت برای او اهمیت هویتی داشتند و اثر هردوی آنها در موسیقی فرانکلین در تمام دوران کاریاش مشهود است. فرانکلین برای نگهداری از پدرش نهایت به دیترویت بازگشت. او که از سال ۲۰۱۰ گرفتار بیماری سرطان شده بود، تلاش هنری خود را کاهش داد، اما سال گذشته چهل و دومین آلبوم خود را عرضه کرد. آریتا فرانکلین هنگام مرگ ۷۶ سال داشت.
اسطوره جاودانه موسیقی
آریتا فرانکلین، «ملکه سول» با ترانههایی چون «احترام»، «من دعای کوچکی میخوانم» و یا «فکر کن» نهتنها برای دوستداران موسیقی سول و پاپ، بلکه در یاد همه آنهایی که به موسیقی آمریکا اندکی گوش سپردهاند، جاودانه خواهد ماند.
آریتا فرانکلین در دوره شصتساله آفرینش هنری خود، ۱۸ بار جایزه پر اعتبار «گرمی» را دریافت داشت و بیش از ۷۵ میلیون صفحه او در جهان به فروش رفت. نخستین اثر او که وی در آن آواز میخواند و پیانو مینواخت، هنگامیکه تنها ۱۴ سال داشت به دنیای موسیقی عرضه شد. هرچند او در پی این نخستین اثر، آفرینشهای فراوان و ارزشمند دیگری نیز داشت، اما باید هنوز یک دهه انتظار میکشید تا به شهرتی ماندگار دست مییافت.
هنگامیکه مرگ لوترکینگ در آوریل ۱۹۶۸ نهتنها این جامعه که جهان را تکان داد، آریتا فرانکلین که خود از شهرهترین مدافعان حقوق سیاهپوستان بود، او را در آخرین سفر و مراسم تدفین، با صدای ملکوتی خود، همراهی کرد. سالهای پسازآن، دوران سرخوردگیِ اجتماعی بود، هرچند آریتا فرانکلین در سال ۱۹۷۲ با «امیزینگ گریس» یکی از پرفروشترین آلبومهای گاسپل جهان را به هنردوستان ارائه کرد. او در سال ۱۹۸۰ با ایفای نقشِ «خانم مورفی» در فیلم «برادران بلوز» جنبه دیگری از تواناییهای هنری خود را آشکار کرد. همکاریهای ارزشمند او با التون جان، ری چارلز، ویتنی هوستون و برخی دیگر در آفرینش آثار موسیقی از همین سالها آغاز شد.
آریتا فرانکلین نخستین زنی بود که در سال ۱۹۸۷ به «موزه و سرای راکاند رول» در کلیولند در ایالت اوهایو راه یافت. این موسسه، نگاهدار اسناد و لحظات پُرارج و تعیینکننده بزرگترین و پرنفوذترین هنرمندان و دستاندرکاران موسیقی راک است. او با صدای گرم، قدرتمند و پراحساس خود، یکی از اسطورههای موسیقی محسوب میشود. نشریه «رولینگ استون» جایگاه نخستین خود را در برگ بهترین خوانندگان تاریخ موسیقی به وی اهدا کرده است. آریتا فرانکلین در سال ۱۹۹۹، «مدال ملی هنرها» را که برجستهترین نشان ارج گذاری دولت آمریکا به یک هنرمند است، از دست بیل کلینتون دریافت داشت و سال بعد بالاترین نشان آمریکا برای غیرنظامیان را که «مدال آزادی» است از جرج بوش گرفت.
آریتا فرانکلین محبوب بسیاری از هنرمندان بود، مرگ او واکنش زیادی به دنبال داشت. لیدی گاگا، موسیقی و هنر آواز «آریتا فرانکلین» را ستوده است و او را اسطورهای خوانده که هرگز فراموش نخواهد شد. «پل مک کارتنی» از همه دعوت کرد لحظهای را به تشکر و تجلیل از زندگی زیبای «آریتا فرانکلین» اختصاص دهند چراکه او سالیان سال الهامبخش بسیاری بوده است. «مک کارتنی» گفته «خاطره او به عنوان هنرمندی درخشان و انسانی والا با ما خواهد ماند.» جنیفر لوپز «آریتا فرانکلین» را صدای بسیاری از زنان نسل امروز خوانده و میگوید: «هنرمند در قید حیاتی را نمیشناسم که از آریتا الهام نگرفته باشد.» «سلین دیون»، «آریتا فرانکلین» را «بااحساسترین و الهامبخشترین خواننده همه دوران» خوانده و «راد استوارت» گفته: «او نهتنها ملکه موسیقی سول بود، بلکه ملکه قلبهای همه ما نیز بود.»