دکتر مجید رضاییان، عضو هیئتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی در همایشی به بررسی موانع گزارش تحقیقی در ایران پرداخته است. در ادامه نظرات این استاد برجسته ارتباطات را میخوانید:
فقدان آموزش
این یک واقعیت است که ما گزارشگر تحقیقی تربیت نکردهایم و در این زمینه ضعف داریم، ما حتی الآن هم گزارش نویس توصیفی کم داریم. ما در این زمینه کمکار کردیم؛ هم آموزش و هم گزارشگر کم داریم. اگر ما رسانه را پذیرفتیم از درون آن گزارش تحقیقی درمیآید ولی اگر رسانه را نپذیرفتیم هیچ نوع گزارش تحقیقی از آن حاصل نمیشود. درواقع اگر روزنامهنگاری را پذیرفتید، پرسش را میپذیرید؛ پرسش را پذیرفتید، نقد را هم میپذیرید.
روزنامهنگاری علمی میانرشتهای است
روزنامهنگاری علمی میانرشتهای است که ادبیات آن باید از شش فرم تبعیت کند؛ یعنی ادبیات خبر، ادبیات گزارش خبری، ادبیات گزارش، ادبیات مصاحبه در دو نوع، ادبیات یادداشت سرمقاله، ادبیات مقاله نقد. حرف در این زمینه بسیار است و لذا بخواهم این بحث را ادامه بدهم خیلی طولانی میشود فقط اینکه فرم در روزنامهنگاری مثل گزارش تحقیقی تابع یک دیدگاه جامعتر و تابع یک دیدگاه بالاتر است.
چرا ما در ایران گزارش تحقیقی نداریم
سه عدد گزارش تحقیقی قدرتمند که جریان ساز بوده و مثل واترگیت و اسپات لایت که جریانی را در کشور جهان سومی تغییر داده به من نشان بدهید؟ حال این یک سؤال جدی است که چرا این فرم روزنامهنگاری در ایران نیست؟ بعضیها گفتهاند روزنامهنگاری تحقیقی یک ژانر و واکنش است در برابر روزنامهنگاری توسعه بعد از جنگ جهانی دوم. بعضیها هم گفتهاند فرم بوده است یعنی گزارش تحقیقی، فرمی تابع ژانر است که هر دو را ما قبول داریم، بحثی در این نیست.
روزنامهنگاری تحقیقی به دنبال کشف رویدادهاست
روزنامهنگاری تحقیقی به دنبال کشف رویدادهاست. برای همین کشف رویداد با انعکاس رویداد متفاوت است. در گزارش تحقیقی – طبق تعریف گلاسر- معنای اصلی، معیارهای اخلاقی است. چرا میگویند گزارشگر تحقیقی وجدان جامعه محسوب میشود و وجدان بیدار جامعه را، روزنامهنگار تحقیقی نامیدهاند؟ گزارش تحقیقی با پرسشگری آغاز میشود. مبنای کدامیک از فرمهای روزنامهنگاری با پرسش آغاز میشود؟ شما در مقالهنویسی طرح دارید، درست است پرسش یا جواب میدهید ولی مبنا موضوع است. پس فرمها در روزنامهنگاری از منظر نگاه فلسفی یا رویدادمحور است یا سوژه محور. گزارش تحقیقی پرسش محور و مبنا پرسش است. لذا سه عنصر دارد پرسش، جستجو، افشا. حال تعریف گلاسر را میپذیریم که میگوید گزارشگر تحقیقی وجدان بیدار جامعه است چرا وجدان بیدار جامعه است؟ به خاطر اینکه میخواهد جستجوگری کند، پرسش، جستوجوگری، منتهی به افشا؛ این گزارش تحقیقی میشود.
آزادی بیان؛ یکی از بسترهای مهم گزارش تحقیقی
وقتی راجع به گزارش تحقیقی صحبت میکنید، این یک بستری دارد و بستر آن، آزادی بیان است. برای رسیدن به آزادی بیان، باید آزادی اندیشه را داشته باشیم؛ بعد آزادی اطلاع و بعد آزادی انتخاب. آزادی اندیشه یعنی تفکر من محترم است در برابر تفکر شما چون دیدگاهها یکی نیست. آزادی اطلاعات هم به قانون آن میرسیم و شش ایراد وارد به آن را برایتان میگویم. آزادی انتخاب هم یعنی من میان اندیشههای موجود حق انتخاب دارم. بزرگترین تحقق دموکراسی اجتماعی در جهان برای هند است. ما از دموکراسی سیاسی و فرهنگی زیاد حرف زدیم؛ از دموکراسی اجتماعی هم باید بگوییم اقوام، زبانهای مختلف و رنگهای مختلف باید بهطور مسالمتآمیز باهم زندگی کنند که این نگرش حاصل دیدگاه گاندی است چون آزادی بیان را به رسمیت شناخت و عمل کرد. باید به آزادی بیان عمل کنیم وگرنه صحبت از گزارش تحقیقی، شوخی بیش نیست.
جایگاه قانون در رسانه
نکته دوم، موضوعی به نام قانون است، من قانون را در این موضوع فقط از منظر تمرکز قدرت بررسی کردم. جایی که تمرکز قدرت وجود دارد، قانون شوخی است و جایی که تفکیک قدرت است، قانون معنا پیدا میکند. درواقع قانون برای اتصال حوزههای مختلف به هم است و مناسبات را باهم تنظیم میکند. پس گزارش تحقیقی آن زمانی میتواند معنای واقعی خود را پیدا کند که قانون هم باشد. ما روزنامهنگاران خیلی آدمهای خوبی هستیم و میگوییم قانون خوب است. ما اتفاقاً میگوییم قانون نباشد، بد است. ما هرجومرج را قبول نداریم. ما قانون را قبول داریم ولی به شرطها و شروطها. به شرط اینکه قدرت متمرکز نباشد تا قانون معنا پیدا کند.
روزنامهنگاری تحقیقی برای کنترل افشا
روزنامهنگاری تحقیقی واکنشی است به روزنامهنگاری توسعهای، چون توسعه در همه جای جهان از نظر مفهوم دو آسیب را با خودش میآورد یکی دیوانسالاری و دیگری فساد اقتصادی و سیاسی. پس روزنامهنگاری تحقیقی برای کنترل افشا شکل گرفت. در نظریات و مکاتب انتقادی یک ایراد جدی به روزنامهنگاری توسعه این بود که این نوع روزنامهنگاری همسو با حکومتها است. برای همین گفته میشد ما باید یک روزنامهنگاری انتقادی داشته باشیم و بهنوعی میتوان گفت روزنامهنگاری تحقیقی عملاً مسیر روزنامهنگاری را متعادل میکند.
اطلاعاتی که روزنامهنگار باید به آنها دسترسی داشته باشد
اطلاعات دو قسمت است، یکی اطلاعات پنهان و دیگری اطلاعات کتمان. اطلاعات پنهان مربوط به حوزههای امنیتی است و ربطی به روزنامهنگار ندارد اما اطلاعات کتمان، مربوط به روزنامهنگار است و حق قطعی روزنامهنگار است که دنبال اطلاعات کتمان برود. درواقع اطلاعات کتمان همان اطلاعاتی است که آشکار است ولی فرد یا افراد یا مسئولان یا نهادهایی حاضر به پذیرش آن نیستند.
اطلاعات کتمان؛ دستمایه اصلی گزارش تحقیقی
در گزارش تحقیقی آنچه دستمایه اصلی گزارش تحقیقی است، اطلاعات کتمان است که آشکار است، سرنخ هم دارد و وجود دارد ولی طرف حاضر نیست بپذیرد. در واژگان ادبیات خبری کمتر میگویید، فلانی تصریح کرد و بیشتر سرانجام فلانی اعتراف کرد را به کار میبرید، به خاطر اینکه اطلاعات قطعی بوده ولی آنطرف مسئولیتش را نمیپذیرفته است.
شرایط تحقق گزارش تحقیقی
شرط اول این است که گزارش تحقیقی وقتی میخواهد انجام بشود باید تیمی انجام شود، شخصی امکانپذیر نیست. در گزارش تحقیقی باید تیمی عمل کنید در هر رسانهای علاوه بر گزارشگر تحقیقی، یک گروه در حوزههای مختلف لازم است تا به نتیجه برسد مثلاً برای داشتن اطلاعات حقوقی به حقوقدان نیاز دارد. شرط دوم این است که حتماً برای گرفتن گزارش تحقیقی در یک رسانه به سردبیرش وصل باشید. اگر هم نخواست باید بگویید نظارت کند یا معاون خود را سرپرست این کار قرار دهد. به خاطر اینکه از داخل آن رسانه، باید یک پشتیبانی خیلی قوی صورت بگیرد. سوم، باید یادمان باشد گزارش تحقیقی فشار و موانع بسیار دارد و این مسئله مختص ایران نیست، همهجا همین است و موانع بسیار دارد. لذا باید مدیر رسانه را درگیر کنید به خاطر اینکه فشارها و عوامل بیرونی را بتواند کنترل کند.
آشنایی با جنبههای حقوقی
شرط بعدی این است که با جنبههای حقوقی آشنا باشید، مثلاً اطلاعات کتمان با اطلاعات پنهان اشتباه در نظر گرفته نشود؛ بنابراین خود روزنامهنگار باید مسلط بر این حیطه باشد و حضور مشاور حقوقی یا کسی که اطلاعات حقوقی دارد در پیگیری گزارش تحقیقی لازم است. شرط بعدی این است که باید بدانید شما وقتی دارید اطلاعات کتمان را دنبال میکنید، از اطلاعات آشکار جا نمانید، چون در اطلاعات آشکار سرنخهای فراوانی وجود دارد و یک گزارش تحقیقی خوب زمانی ساخته میشود که اطلاعات آشکار در کنار اطلاعات کتمان معنا پیدا کند. اطلاعات آشکار به معنای این نیست چون گزارش تحقیقی است باید فقط دنبال اطلاعات کتمان رفت و اطلاعات آشکار را فراموش کرد. خود همین اطلاعات نیاز به مدیریت و شناخت دارد. نکته ششم این است که باید بدانید گزارش تحقیقی متفاوت از گزارش توصیفی است و مهارت خاص خود را میخواهد. در گزارش توصیفی تخیل روزنامهنگار باید قوی باشد اما در گزارش تحقیقی استحکام قلم مهم است و مهارت نگارش گزارش تحقیقی به سکانسی بودن آن است.
باید در گزارش تحقیقی زمان صرف کنید
در گزارش تحقیقی باید سکانس به سکانس جلو بروید و نباید اشتباه هم کنید، تأکید کرد: اگر یکجا در سکانسها اشتباه و جابهجایی پیش آید، کار دچار نقص بزرگی میشود. لذا تسلط بر ادبیات در گزارش تحقیقی با گزارش توصیفی به مهارت روزنامهنگار برمیگردد. در گزارش تحقیقی باید زمان صرف کنید و اگر برای گرفتن این گزارش، امسال شروع میکنید تابستان سال آینده به نتیجه میرسید، هیچ اشکالی ندارد چراکه گزارش تحقیقی همین است. اگر آمدیم گفتیم پرونده سه هزار میلیارد بود، این آدمها دستگیر و محاکمه شدند و قانون همینها را مورد مجازات قرار داد. در اینجا روزنامهنگار تحقیقی باید به دنبال پیدا کردن آن شخص برود و اینکه چگونه چنین چیزی امکانپذیر است؟ لذا گزارش تحقیقی زمان میبرد، پس باید برای انجام آن، زمان صرف کرد و گزارش تحقیقی بدون صرف زمان به نتیجه نمیرسد و کاملاً قانونی و با رجوع به مراجع قانونی میتواند آن را به سرانجام برساند و لازم نیست خلافی هم بکند. مورد بعدی، مداومت در صرف بودجه است یعنی وقتی زمان را طولانی میکند هزینه و بودجه را هم افزایش میدهد و این یک واقعیت و شرط برای تحقق گزارش تحقیقی است.
نواقص قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات
این قانون گام مثبتی بود که در این دولت پیگیری میشود و آییننامههای آن هم تصویب شد؛ اما مشکل قانون این است که گردش آزاد ولی اطلاعات آن مشروط است. خب معلوم است که این قانون جواب نمیدهد. چون وقتی اطلاعات مشروط میشود، گردش آن هم نیمه آزاد میشود. اولین ایراد این است که در این قانون به اطلاعات فردی اشارهشده است. وقتی سخن از اطلاعات فردی میشود به نظرم یک راه فراری است برای اینکه اطلاعات شخصی مخدوش شود یعنی وقتی به طرف گفتید اطلاعات فردیات را میخواهم یعنی همان اطلاعات شناسنامهای؛ اسم، فامیل، کد ملی. ولی وقتی اطلاعات شخصی را درخواست میکنید که موردنظر قانون باید باشد، آن موقع به نظرم گردش آزاد اطلاعات بیشتر معنا پیدا میکند و این اطلاعات شخصی شامل تحصیلات، وضعیت تأهل و سلامت روحی یا روانی او است. همچنین وقتی بدانیم در اقتصاد سرمایه یک شخص چقدر است چند کارخانه دارد؟ چه قدر فعالیت کرده است؟ کجاها حضورداشته یا نداشته است؟ اینها میشود اطلاعاتی که شخصی است و بعد به فایل کاریاش هم مربوط میشود ولی وقتی گفتید اطلاعات فردی، اطلاعات شخصی را به یک شناسه مربوط کردید، این یک ایراد است.
ایراد دوم این است که در قانون سخن از دادهشده است ولی حرفی از اطلاعات نمیزند و این یعنی به داده خامی که پردازش نشده، اشاره میکنید. هر موقع داده پردازش میشود واژه اطلاعات مصداق پیدا میکند، پس بین داده با اطلاعات فرق است. در قانون باید روی اطلاعات تأکید بشود نه رویداده. در قانون گفته اطلاعات عمومی در مؤسسات عمومی، آزاد است؛ پس تکلیف اطلاعات در مؤسسات خصوصی چه میشود؟ جالب است بسیاری از اطلاعات عمومی که داریم، دولت بسیاری از آنها را واگذار و به مؤسسات خصوصی برونسپاری کرده است، بعد تکلیف آن اطلاعات چه میشود. حقوقدانها میگویند اطلاعات عمومی به مرجع نگهدارنده آن نیست، به ذات اطلاعات است. این عبارت خیلی دقیقی است.
خبرنگار باید مصونیت داشته باشد
ایراد دیگر اینکه گفتهاند خبرنگاران باید منبع خبری خود را اگر لازم شد افشا کنند. اگر قرار است خبرنگاران مصونیت داشته باشند و خبر را به دست بیاورند، منبع آن را هرگز نباید افشا کنند. اگر منبع خبری را افشا کند، او خبرنگار نیست و با شهروند عادی فرق نمیکند. اگر این کار را کردیم برای خبرنگاران ایجاد محدودیت کردهایم و گزارش تحقیقی هم دیگر معنا پیدا نمیکند. چند جا در قانون این عبارت را بهکاربرده که اطلاعات آزاد است مگر قانون منع کرده باشد. اطلاعات زمانی آزاد است که شما منعی برای آن نگذارید یا میگوییم نهادهایی که زیر نظر رهبری هستند، این نهادها اجازه دارند اطلاعات را منتشر کنند به شرط آنکه ایشان اجازه بدهند. شما هر منعی که بگذارید مغایر میشود با اصل ۱۰۷ قانون اساسی چون همه در برابر قانون یکسانیم.
گزارشگر تحقیقی تربیت نکردهایم
مانع دیگر، فقدان آموزش است. این یک واقعیت است که ما گزارشگر تحقیقی تربیت نکردهایم و در این زمینه ضعف داریم، ما حتی الآن هم گزارش نویس توصیفی کم داریم. وقتی یک روایت تحقیقی از شب تا صبح در یک بیمارستان درباره خودکشی و اینکه چه اندازه این خودکشیها با قرص برنج است، منتشر شد؛ مشاهده کردید چگونه جامعه را تکان داد. خب چرا این قدر موج ایجاد کرد به خاطر اینکه از این آسیبها در جامعه کم نیست، ولی گزارشگر ماهر میخواهد. ما در این زمینه کمکار کردیم؛ هم آموزش و هم گزارشگر کم داریم.
فساد، فساد است
چهارمین مانع گزارش تحقیقی در ایران این است که فساد در ایران سیاسی شده است. به نظرم نمیشود فساد را سیاسی کرد چون فساد، فساد است و به من و شمای روزنامهنگار و شمای گزارشگر مربوط نیست که جناح این فساد چیست. ولی الآن میبینیم در برابر برخی از فسادها ساکتیم و چراغ خاموشیم و در برابر برخی از فسادها خیلی داد میزنیم. خب فساد، فساد است دیگر؛ چه فرقی میکند. با ادامهٔ چنین وضعیتی، گزارش تحقیقی در ایران محقق نخواهد شد. در گزارش تحقیقی، مبنا از پرسش شروع میشود و این پرسش باید نتیجه بدهد. باید به پاسخ برسد و برای نشر پاسخ، حقیقت میخواهد. در روزنامهنگاری خبری ما فقط انعکاس میبینیم، خب چون هدف فقط بازتابگرایانه است ولی در گزارش تحقیقی، اصلاً موضوع بازتاب نیست؛ موضوع رسیدن به آن کشف رابطههایی بود که اول عرض کردم.
بالا بودن هزینهٔ سیاسی
پنجمین موضوع و مانع، بالا بودن هزینه سیاسی است چون روزنامهنگار از نظر شغلی امنیت و مصونیت ندارد. جایی ندیدهام روزنامهنگار این گلایه را نداشته باشد و میگویند آن گونه که باید دستمان بازنیست و آن گونه که باید موردحمایت واقع نمیشویم. مصونیت حقوقی خبرنگار، مسئولیت حقوقی او را که در اصل مسئولیت اجتماعی خبرنگار است، به دنبال دارد. ما اول نباید از خبرنگار مسئولیت بخواهیم، بلکه باید مصونیت ببخشیم بعد مسئولیت بخواهیم. همه جای دنیا در گزارش تحقیقی اصل بر همین قضیه است. نکته آخر ضعف اقتصاد رسانه است. اگر روزی در ایران کار را به جایی رساندیم که رسانه روی پای خودش بایستد؛ آن موقع شما مطمئن باشید که طلیعه گزارش تحقیقی دمیده شده است چون اختیار رسانه و هزینههایش دست خودش است.
ضعف اقتصادی رسانهها؛ مانعی برای گزارش تحقیقی
وب سه خواهد آمد؛ کتاب ارتباطات بسته و کتاب جدیدی آغاز میشود. باید بدانیم روزنامهنگاری و تکنولوژی در تعارض شدیدتری نسبت به الآن قرار میگیرند؛ بنابراین باید بدانیم آیا میخواهیم جامعه اطلاعاتی را در همین جا نگهداریم یا به سمت جامعه داناییمحور ببریم؟ همه روزنامهنگاران باید به سمت مطالعات فرهنگی و فلسفه بروند. معتقدم روزنامهنگاری یکرشته نیست و همه ما میدانیم روزنامهنگاری میانرشتهای است. برای همین مهم است بدانیم ما کجا هستیم، کجا قرار است برویم، رسالت اصلی روزنامهنگاری چیست و جبرگرایی تکنولوژی ما را کجا خواهد برد.
بسیاری از مفاهیم در حال عوض شدن است. اتاقهای خبر هم عوض شده است؛ بنابراین نقطهای به نام جستوجوگری در همه ابعاد روزنامهنگاری در آینده گستردهتر خواهد شد. به همین خاطر تکنولوژی ممکن است اجازه جستجو به شما ندهد چنان چه الآن شبکههای اجتماعی این کار را از روزنامهنگاران گرفته است و در حال بیانگیزه کردن آنها است. در حال حاضر شبکههای اجتماعی، فضایی به نام پساحقیقت ایجاد کردهاند؛ یعنی شما در پساحقیقت زندگی میکنید و از فکتها فاصله میگیرید. اینها آسیبهای روزنامهنگاری است. حواسمان باشد آینده روزنامهنگاری با چند پرسش اصلی فلسفی مواجه است؛ فرمهای روزنامهنگاری هم با این پرسشها مواجه است. برای همین به آینده توجه داشته باشید.