آزاده فخری، عضو انجمن منتقدان، نویسندگان و پژوهشگران خانه تئاتر، مدیرمسئول انتشارات «ادبیات نمایشی»
سلیس: نمایش «بنیامین اند میم» نوشته هیوا امینی و رضا غیور به کارگردانی هیوا امینی از 2 شهریورماه در عمارت روبرو، روی صحنه رفته است.
بازیگران این نمایش رضا غیور، مروارید کاشیان و محمد فراهانی بودند. هیوا امینی که اکنون دانشجوی رشته تئاتر عروسکی است، پیشازاین در چند اثر نمایشی به کارگردانی دکتر رحمت امینی استاد دانشگاه تهران- ایفای نقش کرده است و نمایش «بنیامین اند میم» نخستین تجربه کارگردانی مستقل او به شمار میرود.
حس و حال بهشدت جوانانهی اثر از همان سالن نمایش پیداست. سالنی لخت و خنک، با چهارپایههایی برای نشستن و تماشا کردن. همان کنج خلوت اکثر جوانهای امروزی تهران. این انتخاب که هیوا امینی در گفتگویی آن را از سر تعمد بیان کرده است، از همان لحظات ابتدایی و بلافاصله در ورود به صحنه مخاطب را درگیر حال و هوای جوانانهاش میکند.
به گفته کارگردان، ایده اولیه نمایشنامه بر اساس اتفاقات یک روز از زندگی یک دانشجوی رشته نقاشی شکلگرفته است و موضوع نمایش درباره دانشجویی است که در لحظهی ثبتنام و ورود به دانشگاه عاشق میشود. ورود به دانشگاه بهتنهایی در زندگی بسیاری از جوانان، مقطع بزرگترین تغییرات و تحولات درونی و بیرونی است. حال اگر این لحظه با لحظهی «عاشق شدن» که آنهم ازجمله مقاطع فراموشنشدنی زندگی هر انسانی است یکی شده باشد، میتواند دستمایهی یک نمایشنامهی دونفرهی تأثیرگذار گردد.
رضا غیور نویسندهی همراه کارگردان نمایش و بازیگر آن نیز هست. او پیشازاین و در سیوسومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر، با نمایش «استعدادهای تب»[1] در بخش نسل نو جشنواره حضورداشته است.
رضا غیور از سال ۸۳ در حوزه تئاتر و بیشتر درزمینهٔ نمایشهای محیطی و پرفورمنسآرت فعال بوده و نمایش «دیش» اولین اجرای عمومی رسمی او در مقام کارگردان بود که پیشازاین در تماشاخانه باران به روی صحنه رفته است. غیور در نمایش «بنیامین اند میم» نقش اصلی را بر عهده دارد و باوجود تجربههای زیاد و متنوع در تئاتر، حس خامی و جوانی و ناپختگی یک پسر سادهدل عاشق را در بیان و حرکات خود القا میکند. چنانکه مخاطب گاهی درمیماند که آیا اینها همه به مدد بازی خوب رضا غیور است و یا واقعاً به خاطر جوانی و خامدستی او در بازیگری است.
بازیگر دیگر این نمایش مروارید کاشیان، دانشآموخته رشته طراحی لباس است. او سال ۱۳۹۱ با بازی در فیلم سینمایی «من عاشق سپیده صبحم» وارد دنیای حرفهای سینما شده و پس آن در سال ۹۳ در دو فیلم «سبز به رنگ زمرد» و «مرگ ماهی» به ایفای نقش پرداخته است، آخرین فیلم با بازی او «اتاق تاریک» نیز در سال 96 تولید بوده است. مروارید کاشیان علاوه بر بازیگری درزمینهٔ طراحی لباس مشغول به کار است.
انتخاب بجا و مناسب یک هنرپیشه حرفهای توسط کارگردان برای نقش مروارید، ازآنجا معلوم میشود که خانم کاشیان به مدد تجربههای پیشین بازیگری، هم در نقش و هم در بیان پختهتر از پسرک سادهدل مقابل خود ظاهر میشود و موجب نزدیکی بیشازپیش این نمایش به زندگی واقعی و مستند جوانهای این دوره میگردد.
از این نظر کارگردانی اثر قابلتأمل است. هیوا امینی که پیشازاین در نمایشهایی به کارگردانی دکتر رحمت امینی ایفاگر نقش بوده است درواقع گویی در کلاس تجربی کارگردانی شرکت داشته و در این راه دانشآموخته است. ارجاعات مستند گونه، ورود واقعی نمای نفر سوم، بازی با زمان، رفتوبرگشتهای زمانی برای یادآوری همجواری واقعیت و خیال حتی درصحنه نمایش، مطلق نبودن زمان برای آدمی و بالاخره ضربهی آخر.
در طول نمایش، به بازی گرفتن تماشاچیان و وارد دیالوگ و تعامل کردن آنها، روح زندهای به ریتم نمایش داده است. استفاده از صدای خیابان – صدای معمولی که در اغلب کافههای خیابان انقلاب شنیده میشود- قرار است صحنه را واقعیتر و نزدیکتر به حس و حال یک کافهی معمول در این خیابان بنمایاند.
صحنهی نمایش همسطح با تماشاچیان است و در ابتدا دکوری وجود ندارد. در ادامه دکور ساده و مینیمال صحنه، منجر به آن میشود که تمرکز و دقت مخاطب فقط روی بازی بازیگران اثر باقی بماند.
محمد فراهانی بازیگر سومی است که قرار است مخاطب را آچمز کند که آیا هنوز در حال تماشای نمایش است یا کسی واقعاً مزاحم این نمایش شده و آنها را برای دیدن نمایش دیگری دعوت میکند.
غیر از بازی خانم کاشیان که اجرایی راحت و حرفهای دارد، بازی رضا غیور یکقدم عقبتر از متنش ایستاده است. به عبارتی مهارت او –به همراهی قلم هیوا امینی- در نوشتن متن این نمایش، به بازیاش میچربد. برای این تیم جوان و بهخصوص برای کارگردان جوان این اثر که اولین تجربه کارگردانی او نیز هست، آرزوی موفقیت و پایداری در این راه را دارم.
دیگر عوامل این نمایش عبارتاند از تهیهکننده: الهام بهرامی، مدیر تولید: محمد فراهانی، گروه کارگردانی: عرفان معصومی، روابط عمومی: مریم رودبارانی و طراح پوستر و بروشور: محمدرضا روحانی نژاد.
[1]. thebes got talent