رضا بهكام
سينماي تجاري هاليوود براي دوري از شكست و بحران دو سال اخيرش بهواسطه پاندمي مهيب كرونا چارهاي جز خيز به سمت ژانرهاي اكشن و ماجراجويي نداشته است تا بتواند با تشويق نسل جديد و پرانرژی، رونق را به سالنهاي سينمايي خود بازگرداند.
در اين مسير تهيهكنندگان فيلم از فوق ستاره ورزشي «جان سينا» به سبب آوازهاش در ميان نسلهاي نو بهره برده است، او در نقش «جيكوب تورِتو» برادر «دومنيك تورتو» با بازي احساسي و درخشان «وين ديزل» در ادامه نقشآفرينيهايش به عضوي كليدي بدل ميشود تا با بنيه و فيزيك مناسبش در بسياري از صحنههاي پر ریسک حضوري فعال داشته باشد و كار فیلمساز را در بدلكاريهاي گستردهاش در طول اثر تسهيل كند، فاكتوري كه در سينماي نئوكلاسيك هاليوود و ژانر اكشن نميتوان از آن غافل ماند، ظرفيتي كه «جاستين لين» در مقام كارگردان از آن حداكثر استفاده را برده تا سكانسهاي درخشاني را براي مخاطبان خود فراهم كند.
بهموازات بدلكاري موجود، جلوههاي ويژه ميداني و بصري با ظرافت و كيفيت بالايي رخنمایی ميكند تا بودجه 225 ميليون دلاري تخمين زدهشده براي فيلم گوياي يكي ديگر از المانهاي مميزه سينماي نئوكلاسيك در هاليوود باشد.
فيلم با تداعي فلاشبكي از سال 1989 و پيست رالي اتومبيلراني و مرگ عمدي «جك» پدر «جيكوب» و «دام» توسط «كني ليندر» رقيب در مسابقه آغاز ميشود. اختلاف دو برادر درام پيشرو را به گره با تضاد آشكار تبديل ميكند. وصل شدن به زمان حال و متعاقباً فرورفتن در فلاشبكها و مرور خاطرات گذشته، شخصيت «دام» را به عمق برده تا در كنار بازي او، شاهد ساختار خطي بر همزن توسط پيشنماهايي باشيم كه هرکدام رازي از دو برادر را بازگو ميكند تا بهمرور شخصيتهاي در سايه به بازنمايي كامل در مسير فرم دهي اطلاعاتي برسند.
كاشت سقوط هواپيماي «آقاي هيچكس» با بازي «كرت راسل» در محوطه كوهستاني بهانهای است براي گردهمايي گروه «سريع و خشن» و شروع حركت تماتيك تيمي كه آفرود جادهاي و پيدا كردن هواپيما و درگيري با افراد ناشناسي را شامل ميشود كه به دنبال كيت گرانبهایی براي تشكيلات خود در لندن هستند. سكانسي از حال توأم با صحنههاي تعقيب و گريز با ميزانسنهايي برگرفته از موقعيتهاي سخت كه به سكانس افتتاحيه مسابقات نسكار در گذشته پيوند خورده تا ضرباهنگي پردامنه را براي سري جديد اثر با نام «سريع و خشن 9» رقم بزند كه متعاقباً ميتواند در بازشناسايي سبك نئوكلاسيك و رد پاي آشكار آن بر فيلم صحه بگذارد.
تناوب تقطيعهاي سريع و تعويض اندازه نماهاي خارجي وايد به مديوم و كلوزآپهاي داخلي برگ برنده فیلمساز همچون سريهاي قبلي اين مجموعه است. ميتوان جنس تدوين را نيز به صفات مميزه سبكشناسي سينماي موردبحث الصاق كرد تا همواره مديريت هاليوود در بحرانهاي نظير با توسل به اين سبك آشتي مخاطبانش با سالنهاي سينما را بدين شيوه برقرار كند و خود را از ورطه ورشكستگي نجات دهد. بهموازات اين روند نميتوان از نقش مثبت غولهاي آنلاين مانند «اچ بی اوف آمازون و نتفلیکس» و سايرين غافل شد، سازوکاری بهينه كه در اين ايام كام اقتصادي رسانههاي برخط را براي مخاطبان محافظهكار در منازل شيرين كرده است، اتفاقي كه در اينجا نيز به عهده «اچ بی او مکس» است.
تهيهكنندگان براي شكستن ركوردهاي آنلاين و سالنهاي سينما از تعداد انبوهي از ستارگان جهان مُد، ورزش و موسيقي در كنار سوپراستارهاي سينمايي سود جستهاند تا گيشه را به تسخير خود درآورند، ستارگاني همچون «كاردي. بي»، «لوداكريس»، «شارليز ترون»، «جان سينا»، «وين ديزل»، «هلن ميرِن» و سايرين كه بهانهاي براي بينندگان فيلم باقي نگذارند، رويدادي كه در عمل نيز اين روزها با موفقيت همراه است.
رويارويي دو برادر «جيكوب» و «دام» با پيرنگ رقابت توسط شخصيت محوري «كليفر» با بازي «شارليز ترون» فيلم را در دام كليشههاي رايج استوديويي گرفتار ميكند تا تكليف حدس زدن مخاطب را در ادامه راحت كند. موضوعيت «پروژه آريس» و كيت گمشده براي بازسازي پروژه، طراحي صحنه را به جزييات فراواني در حوزه فناوري رايانهاي و تكنولوژيكي مجهز ميكند تا كماكان ترفندي براي پيشبرد گرهافكنيهاي موجود در بافت پيرنگ اصلي باشد.
ديالوگهاي فرامتن و زيرمتن ابزاري ديگر براي نويسندگان فیلمنامه است تا بر اساس كاراكترهاي «اسكات تامپسون» (خالق داستانهاي سريع و خشن) كنشمندي را درصحنههای غیر اکشن به سكانسهاي ماجراجويانه موجود پيوست كند تا پيشروي روايت به بازدهي مطلوبي دست يابد، اگرچه كه در پارهاي از پلانها شدت و حدت ديالوگها در مسير اطلاعرساني به مخاطب در دام ابتذال افتاده و نوعي اعتراف شخصيتها را به دنبال دارد. در امتداد اين فرآيند، امر «رجزخوانی» نيز از تكنيكهاي روايي ديگري است تا مانند سريهاي قبلي نوعي انرژي متراكم شده بر اساس خشم نهاني در نقشها را به مصرف برساند.
ميزانسنهاي پستمدرن با ارجاعات ميزانسني به فيلم «داستان وست سايد»1961 در ابتداي پرده مياني به جهت تداعي و حصول مسابقات مرگ خياباني، مجموعه اتفاقات در مسير رويدادهاي تصادفي در طول روايت را به خردهپيرنگهاي برخي شخصيتهاي فرعي مبتلا ميكند تا ریتم سازی 145 دقيقهاي اثر به راندمان مطلوبي دست يابد، خردهپيرنگهايي كه به بدنه پيرنگ اصلي قصه گاها نميچسبد و روايت را از مسير اصلي خود دور ميكند.
تعدد لوكيشنهاي خارجي شهري مانند لندن، توكيو، كلن، ادينبورگ و غيره، خرده پيرنگهاي مفروض را به كاشتهاي اوليه تا نقطه مياني فيلم دچار ميكند تا در خروجي پرده آخر به همبستگي و وحدت داستاني برسند امري كه در سير علت و معلولي دومينوي روايي فیلمساز به همنهشتي بهينهشدهاي دست نمييابد. طراحي صحنههاي خارجي و داخلي با جزييات فراوان در شهرهاي لندن، توكيو و ادينبورگ و استفاده از خودروهاي سوپرمدلي نظير مك لارن، فِراري، لامبورگيني و رضواني، فيلم را در مسير روند توليدات پرهزينه قرار ميدهد و در اين سير صعودي نميتوان از طراحي پرهزينه ميزانسنهاي استروسكوپ بر حذر ماند تا جایی که خود بر زيبايي بصري موجود ميافزايد، ازجمله اين نوع از ميزانسنها ميتوان به حضور شاتل فضايي در اتمسفر جو زمين يا حضور كرين يا هليشاتهاي متعدد بين سوژههاي جادهاي نام برد، ميزانسنهايي كه «سريع و خشن» را بر اصالت خود استوارتر ميسازد.
تجربه بُعد رانندگي در فضا توسط بازيگران طنز مجموعه «تايرس گيبسون» در نقش «رومن پيرس» و «لوداكريس» در نقش «تِج پاركر»، «سريع و خشن 9» را از بُعد زميني خود جدا و به تجربهاي در فضا و خارج از بردارهاي زميني بسط ميدهد تا قصه را در فضا با رصد و نابودي ماهواره جاسوسي بر پايه آنتاگونيست موجود با محوريت شخصيت «كليفر» سوق دهد. مركز فرماندهي اصلي «كليفر» و دولت تحت حمايت او برخلاف تمام كليشههايي همچون سري «جيمزباند»ها و «بيوه سياه» و غيره توسط تيم «تورتو»ها و یارانشان منهدم نميشود تا از ظرفيت گسترده «كليفر» در قسمتهاي آتي استفاده شود.
نماهاي هلي شات و كرين نيز بر القاي وجوبي عطف نقطه مياني فيلم ميافزايد تا بر اساس كنشها و كشمكش بين شخصيتهاي اصلي و مكمل درصحنههای اكشن اثر به چهار پرده بر اساس نظريه «كريستين تامسون» تقسيم شود تا كماكان طول پرده دوم كه خود به پرده دو و سه منقسم ميشود با هيجان و ريتم بالاتري توأم شود.
خلق موقعيتهاي خطرناك و يونيك مانند حضور «جيكوب» به روي كشنده 24 چرخ و درگيري فيزيكي او به روي سطح كشنده با كاراكترهاي متقابل بهموازات مانورهاي «دام»، «ميا» و «لِتي» با بازي «ميشله رودريگز» همسر «دام» نقطه اوجي قدرتمند و پرهزينه را براي «اف 9» به ارمغان ميآورد. خلاقيت فیلمساز درصحنه آخر، با پاياني باز پس از تيتراژ به كاشت كاراكتر «دكارد شاو» با بازي «جيسون استاتهام» در نسخه ششم پيوند خورده تا خبر از دو قسمت جديد مجموعه «سريع و خشن» در سالهاي 2023 و 2024 دهد.
اعتماد
گزیدهای از نوشتههای منتقدان درباره فیلم «سریع و خشن 9: سریعترین حماسه»
پیتر بردشاو (گاردین)
بعد ساختهشدن نُه فیلم از فرنچایز عظیم و غولپیکر «سریع و خشن»، باید اعتراف کنم که این فرنچایز درنهایت مثل یک تانک از روی من رد شده است. این فانتزی پرطرفدار در آخرین قسمت یعنی «سریع و خشن 9: سریعترین حماسه» از درون و بیرون آتش به پا کرده است. این فیلم توانسته است تا با ارائهی یک اکشن تماشایی و جذاب از بند قواعد روایت و حتی جاذبهی زمین نیز رها شود.
مالی فریمن (اسکرین)
فرنچایز «سریع و خشن» هنوز هم پس از نُه قسمت یک اکشن ماجراجویی دربارهی ماشینهای سریع است و «سریع و خشن 9: سریعترین حماسه» پر از سکانسهای اکشن با سرعت بسیار بالا است. «سریع و خشن 9: سریعترین حماسه» بهخوبی راه فرنچایز «سریع و خشن» را ادامه میدهد و ایدههای نابی را درزمینهی سکانسهای تعقیب و گریز به کار گرفته است.
دونالد کلارک (تایمز)
ازآنجاکه معمولاً بیشتر از دوسوم سکانسهای فیلمهای فرنچایز «سریع و خشن» را سکانسهای تعقیب و گریز و مسابقهای شکل میدهند، معمولاً منتقدان به خاطر کارهای خارقالعادهی گروه بدلکاری سعی میکنند تا امتیازی برای فیلم در نظر بگیرند؛ اما «سریع و خشن 9: سریعترین حماسه» ملغمهای از ژانر جنایی، عاشقانه و همان سکانسهای همیشگی تعقیب و گریز است که برای هرکدام باید امتیازی را در نظر گرفت.
جیمز براردینلی (ریل وویز)
زندگی مثل یک جعبه شکلات است؛ اما فیلمهای فرنچایز «سریع و خشن» اینگونه نیستند. «سریع و خشن 9: سریعترین حماسه» همان چیزی که انتظارش را دارید به شما تحویل میدهد پس دیگر جایی برای انتقاد از حفرهی فیلمنامه و سکانسهای احمقانهی آن نمیماند. دنبال کردن خط اصلی داستان این فیلم کار سختی است و در پایان مخاطب تنها میتواند سر خود را بخاراند.
آلونسو دورالده (وارپ)
سینما دوستانی که قصد دارند سال ۲۰۲۱ را با یک فیلم پرهزینه، هیجانانگیز و مشهور ادامه دهند، سریع و خشمگین جدید برای آنها انتخاب مناسبی است. فیلمی که در آن اتومبیلها با سرعت حرکت میکنند، به پرواز در میآیند و بهطورکلی کارهای غیرممکن انجام میدهند. برخی از این اتفاقات مضحک و عجیب است، اما همچنان جذابیت دارند!
تیم گریسون (اسکریندیلی)
سریع و خشمگین ۹ دارای شکوهی مضحک و دقایقی احساسی است. سکانسهای تعقیب و گریز عظیم و پرهزینهای برای کسب رضایت طرفداران همیشگی این مجموعه در فیلم وجود دارد، اما در این دقایق هیچ مفهوم یا نکتهی جالبتوجهی به چشم نمیخورد.
اوون گلیبرمن (ورایتی)
این فیلم پنجمین قسمت از مجموعهی سریع و خشمگین است که توسط جاستین لین کارگردانی شده است. او پس از «سریع و خشمگین ۶» و گذشت ۸ سال دوباره بر صندلی کارگردانی یکی از نسخههای سریع و خشمگین نشسته و سریع و خشمگین ۹ با انرژی بیشتری به سمت سردرگمی و شکست حرکت میکند!
جان دفور (هالیوود ریپورتر)
روند و ساختار فیلمنامه شبیه به شیوهی کلی این مجموعه نیست، اما دیالوگها شبیه به فیلمهای قبلی نوشتهشدهاند. سریع و خشمگین ۹ مدام ما را به مکانهای جدیدی میبرد، اما وقتی نوبت به سفر فضایی میرسد دیگر حرفی برای گفتن باقی نمیماند! فقط ذکر این نکته کافی است که پریدن با ماشین از آسمانخراشها در نسخهی هفتم بسیار بهتر از این ماجراجوییهای فضایی غیرقابلباور بود.
«سریع و خشن 9: سریعترین حماسه» 9F: The Fast Saga (2021)
کارگردان: جاستین لین
بازیگران: وین دیزل، شارلیز ترون، جان سینا، میشل رودریگز، کاردی بی، لودا کریس، هلن میرن، ناتالی امانوئل، لوکاس بلک، تایریس گیبسون، مایکل روکر، سانگ کانگ، جوردانا بروستر، فین کول، جیسون توبین