به بهانه نمایشگاه «مروری بر آثار نقاشی جلال شباهنگی»

«مروری بر آثار نقاشی جلال شباهنگی» «مروری بر آثار نقاشی جلال شباهنگی»

بازآفرینی طبیعت

مرتضی کاردر

اگر نقاشی‌های جلال شباهنگی را پیش چشم عموم بگذاریم، او را نقاشی طبیعت‌گرا می‌خوانند چراکه می‌بینند کوه‌ها و تپه‌ها و آسمان را تصویر کرده است اما تحدید او به‌عنوان نقاش طبیعت‌گرا به‌نوعی تقلیل او محسوب می‌شود، چرا‌که آنچه از نقاش طبیعت‌گرا در تلقی‌های رایج به ذهن متبادر می‌شود، نقاشی است که تلاش می‌کند تا آنجا که می‌تواند طبیعت را عین به‌عین بازآفرینی کند.

رویکرد متفاوت جلال شباهنگی به طبیعت است که او را در میان نقاشان امروز ایران متمایز می‌کند.


طبیعت همواره دستمایه نقاشان برای خلق بوده است اما از زمانی به بعد، شاید از زمانی که دوربین عکاسی توانست بهتر و دقیق‌تر از هر نقاشی طبیعت را ثبت کند، نقاشان دریافتند که بازآفرینی طبیعت مثل گذشته موضوعیت ندارد و نقاشان فکر کردند که باید به چیزهایی جز بازآفرینی طبیعت یا چهره‌ها فکر کنند؛ اما طبیعت هیچ‌گاه از دستور کار نقاشان خارج نشده است و نقاشان در همه سال‌های شکل‌گیری مکتب‌های گوناگون تلاش کرده‌اند رویکردهای متفاوتی در بازآفرینی طبیعت، به‌جز خلق عین به‌عین، اتخاذ کنند... و رویکرد متفاوت جلال شباهنگی به طبیعت است که او را در میان نقاشان امروز ایران متمایز می‌کند.

جلال شباهنگی نقاشی کمینه‌گر است.


اگر بخواهیم رویکرد جلال شباهنگی را به نقاشی و طبیعت در یک عبارت خلاصه کنیم، شاید کمینه‌گرایی (مینی‌مالیسم) بتواند رویکرد او را توضیح دهد. او نقاشی کمینه‌گر است، یعنی از حداقل اجزا برای خلق اثر بهره می‌برد؛ چند منحنی باهم تلاقی می‌کنند و تپه‌ها را شکل می‌دهند و نقطه‌هایی در گوشه و کنار بوته‌های کوچکی‌ می‌شوند که منظره تپه‌ها را واقعی‌تر می‌کنند. طبیعت او طبیعتی آکنده از جزئیات نیست، طبیعتی است که او چشم‌اندازی در نمای بزرگ از آن‌ها به دست می‌دهد و عملاً چند جزء بیشتر ندارد که بازهم به کمک سادگی و کمینه‌گرایی او می‌آید.

جلال شباهنگی در استفاده از رنگ‌ها نیز کمینه‌‌گراست. خبری از ازدحام رنگ‌های گوناگون نیست و رنگ‌ها اغلب از دو سه رنگ بیشتر نمی‌شود، اگرچه رنگ‌هایی که او در طبیعت می‌بیند و تصویر می‌کند گاهی ممکن است تسری یک رنگ باشد که او از میان رنگ‌های یک منظره برگزیده است و گاه نیز ممکن است از رنگ‌های رایج منظره‌های طبیعت فاصله داشته باشد.
مجموعه این ویژگی‌ها در کنار هم سبب سادگی هر‌چه بیشتر نقاشی‌های او می‌شود. نقاشی‌های جلال شباهنگی نه در نوعی از پیچیدگی و در‌هم‌تنیدگی که در سادگی محض شکل می‌گیرند و به همین دلیل است که عموم مخاطبان هنرهای تجسمی می‌توانند خیلی راحت به تماشای نقاشی‌های او بنشینند و مخاطبان حرفه‌ای‌تر، رویکرد امروزی کمینه‌گرایانه او را ستایش کنند.
سابقه حضور جلال شباهنگی در نقاشی امروز ایران به تالار قندریز، یکی از مهم‌ترین گالری‌های هنر نوگرای ایران، می‌رسد. او از نقاشانی است که در کنار نقاشی تحصیلات عالیه خود را پی گرفته و سال‌ها در دانشکده هنرهای زیبا تدریس کرده است. جایگاه شباهنگی در مقام استاد دانشگاه شاید سبب شده است که در مقام نقاش کمتر به چشم بیاید.

خلوت‌گزیدگی و عدم تمایل او به برگزاری نمایشگاه در گالری‌ها نیز در ماجرا بی‌تأثیر نبوده است. او در دهه‌های اخیر کمتر در گالری‌ها نمایشگاه برگزار کرده و نمایشگاه‌ها و برنامه‌هایی که برای مرور آثار یا گرامیداشت او برگزارشده، در نهادهای رسمی مثل دانشگاه تهران یا فرهنگستان هنر و... بوده است، چه او عضو پیوسته فرهنگستان هنر است و جایگاه او در مقام نقاش و استاد دانشگاه و مؤلف و مترجم کتاب‌های نظری آن‌قدر هست که بی‌تردید در چنین موقعیتی قرار داشته باشد اما به نظر می‌رسد موقعیت دانشگاهی و علمی جلال شباهنگی حجابی برای جلال شباهنگی نقاش شده است.

جلال شباهنگی از نقاشانی است که در کنار نقاشی تحصیلات عالیه خود را پی گرفته و سال‌ها در دانشکده هنرهای زیبا تدریس کرده است.


 نمایشگاه «مروری بر آثار نقاشی جلال شباهنگی» که از جمعه گذشته در گالری ریشه دایر شده فرصتی است برای تماشای مجموعه آثار نقاشی که دست‌کم نیم‌قرن در نقاشی امروز ایران حاضر بوده اما در سال‌های اخیر کمتر مجالی برای نمایش آثار او فراهم‌شده است. نمایشگاه گذشته گالری ریشه که به‌مرور آثار چنگیز شهوق اختصاص داشت، نشان می‌دهد که مرور آثار هنرمندانی که کمتر موردتوجه بوده‌اند در دستور کار گالری قرار دارد و درحرکتی پیوسته می‌تواند سبب شود نقش و جایگاه هنرمندانی که کمتر قدر دیده‌اند، برای مخاطبان امروز آشکارتر شود.
نمایشگاه «مروری بر آثار نقاشی جلال شباهنگی» تا 16‌مهر در گالری ریشه 29 دایر است.