«سزان» نقاش مهم سبک امپرسیونیسم و یکی از پیشگامان پساامپرسیونیسم، بیشتر برای تابلوهای طبیعت و طبیعت بیجانش شناختهشده و در شمار بالای نمایشگاهایی که از آثار او در سراسر دنیا برپا گردیده هیچگاه پرترههای او موضوع یک نمایشگاه را تشکیل نمیدادند.
اکنون موزه «اورسه» پاریس از روز ۱۳ ژوئن تا ۲۴ سپتامبر این جنبه از هنر «سزان» را به نمایش میگذارد و ازجمله ۲۶ پرتره خود وی و ۲۹ پرتره «هورتانس فیکه» (مدل، معشوقه و سپس همسرش)، همراه با پرترههای اعضای دیگر خانوادهاش را از میان ۲۰۰ پرترهای که این نقاش کشیده، به بازدیدکنندگان ارائه میدارد. این نمایشگاه از این دید جالب است که دارای نظم زمانی است و تحول کار نقاش را از ورای پرترههایی که میکشید نشان میدهد. دیگر اینکه متوجه این امر میشویم که چرا نقاشان سالهای آغازین قرن بیستم از او الهام گرفته بودند: بدین دلیل که او شکلها را با رنگ به وجود میآورد. ازاینرو «پیکاسو» و «ماتیس» میگفتند که «سزان پدر همه آنهاست».
سزان که در سال ۱۸۳۹ در نزدیکی «اکس آن پروانس» به دنیا آمد و بیشتر عمر خود را در آنجا گذراند، به طبیعت و طبیعت بیجان جای مهمی در آثارش میداد. پدر «سزان» که در سال ۱۸۴۸ بانک «سزان» را بر پا نهاد، نمیخواست پسرش که در مدرسه رایگان نقاشی شهرش ثبتنام کرده بود نقاش شود و او را ناچار به تحصیل در رشته حقوق در دانشگاه نمود؛ اما سزان پس از مدتی دانشگاه را رها کرد و برای آموختن نقاشی رهسپار پاریس گردید. در پاریس او به «امیل زولا»، نویسنده بنام پیوست که دوست کودکیاش بود اما با شکست در کنکور ورودی مدرسه هنرهای زیبای پاریس به شهرش بازگشت و به همان مدرسه رایگان نقاشی رفت و در بانک پدرش به کار سرگرم شد.
این رفتوآمدها به پاریس ادامه یافت و سزان سالها تلاش کرد تا کارهایش در نمایشگاه رسمی هنرهای زیبا پذیرفته شود، اما بیشتر کارهایی را ارائه میکرد که تحریککننده بودند و بهگونهای در چارچوب آثار پذیرفتنی قرار نمیگرفتند. این رفتوآمدها بین سالهای ۱۸۶۱ و ۱۹۰۵ سبب شد که بارها به موزه «لوور» برود و وارد محفل نقاشان امپرسیونیست شود. در آن سالها بود که با «پیسارو»، «گییومن»، «رنوآر» و «مونه» به رفتوآمد پرداخت.
«سزان» سرانجام در سال ۱۸۷۴، سه تابلو به نخستین نمایشگاه «امپرسیونیستها» ارائه نمود و سال بعد سه تابلویش را به یک هنردوست فروخت. در سال ۱۸۷۷، «سزان» ۱۷ اثر در سومین نمایشگاه «امپرسیونیستها» به نمایش گذاشت. سزان که خود را پیر میدید و در مورد کیفیت آثارش تردید داشت، دیگر در چهارمین نمایشگاه «امپرسیونیستها» شرکت نکرد و پاریس را برای زندگی به گوشهای در کنار رودخانه «مارن» ترک کرد. بااینحال تابلوی «پرتره آقای ام آل آ» در نمایشگاه سال ۱۸۸۲ هنرهای زیبا پذیرفته شد.
دوستی سزان با «امیل زولا» در سال ۱۸۸۶، پس از چاپ کتاب وی «اثر» درهم پاشید چراکه «سزان» در شخصیت«کلود لانتیه» یک نقاش شکستخورده، تصویر خود را میدید.
از سال ۱۸۹۰ به بعد، منتقدان و خریداران آثار هنری به آثار او توجه کردند و تابلوهایش در بروکسل به نمایش درآمد. اما گر چه سزان از این بازشناسی خشنود بود اما آرامش خود و جستجوگریاش درزمینهٔ نقاشی را ترجیح میداد و میگفت که میخواهد یک اثر نقاشی بارور به وجود آورد، نه یک نقاشی رسمی و نازا. به هر رو در سالهای ۱۸۹۵ و ۱۸۹۹، نمایشگاهی تکنفره از آثار سزان در پاریس و در گالری «آمبروآز ولار» برپا گردید و او را به جایگاه یک نقاش مهم هنر مدرن رساند.
سزان در روز ۱۵ اکتبر ۱۹۰۶، درحالیکه در طبیعت نقاشی میکرد دچار یک حمله شد و در همان هنگام باران شدیدی درگرفت و سزان ساعتها زیر باران ماند؛ هنگامیکه او را یافتند و به خانهاش منتقل کردند حال بسیار بدی داشت. وی در روز ۲۲ اکتبر ۱۹۰۶، میتوان گفت قلممو به دست درگذشت. چراکه علیرغم بیماری، هرازگاه از روی تخت خود برمیخاست و چند تلنگر به تابلویی که در کنار تختش بود میزد.