«تنگه ابو قریب» ساخته بهرام توکلی
نمایش سیمای حقیقی جنگ
حسین تقی پور/عضو انجمن نویسندگان و منتقدان سینما
«تنگه ابو قریب» در کارنامه سینمایی توکلی یک اتفاق و اثری کاملاً متفاوت است. این تفاوت در قیاس با آثار گذشته این فیلمساز بهخوبی مشهود است. اینکه چگونه فیلمسازی بهیکباره تحول ژانر پیداکرده و از سینمای اجتماعی به سینمای جنگی رو آورده خود قابلتوجه است اما ماحصل این گردش هم اثری بدیع و گیراست.
یکی از ویژگیهای «تنگه ابو قریب» نگاه متفاوت به سینمای جنگ و دفاع مقدس، همچنین ارائه تصویری جدید و حقیقی از جنگ و مناسبات آن دوران است، فیلمساز در اینجا برخلاف نمونههای مشابه به دنبال قهرمان سازیهای رایج و یا تعریف قصه نیست بلکه هدف او بازسازی فضای واقعی جنگ و به تصویر کشیدن لحظات تکاندهنده، دهشتناک و پرالتهاب یک عملیات نظامی با رشادت و ازخودگذشتگی رزمندگان برای حفظ موقعیت بسیار استراتژیکی تنگه ابو قریب است، واقعهای که به تعبیر جواد عزتی «روزی گمشده در تاریخ دفاع مقدس» محسوب میشود؛ اما از منظر تکنیک و ساختار «تنگه ابوقریب» علیرغم فیلمنامه تکخطیاش، با بهرهگیری از فناوری روز سینما و سبک بصری نو در نمایش سیمای حقیقی جنگ بسیار موفق عمل کرده است. فضاسازی بصری مکان و موقعیت جنگی، میزانسنهای ترکیبی و دکوپاژ خلاقانه و بدیع و دوربینی که همچون یک شخصیت مدام در حال حرکت با شخصیتهای فیلم است، تأثیر شگرفی در خلق روایت و نمایش موقعیت جنگی فیلم دارد. در کنار اینها باید به طراحی صحنه شگفتانگیز، جلوههای ویژه تصویری و میدانی پیچیده و خیرهکننده فیلم هم اشاره کرد که به تأثیرگذاری و باورپذیری فیلم کمک بسیاری کرده است.
«تنگه ابو قریب» علیرغم موفقیت در فضاسازی و ساخت صحنههای جنگی خیرهکننده و پرتحرک از منظر فیلمنامه بهویژه در بخش نخست فیلم و معرفی شخصیتهای اصلی دچار ضعف و کاستیهایی است. این ضعف در پرداخت شخصیتها نمود بیشتری دارد و باوجود خلق لحظات تأثیرگذار در نزدیک شدن به پرسوناژها و نمایش دنیای درونشان اغماض صورت گرفته است.
در سکانس پایانی «تنگه ابو قریب» شاهد یکی از درخشانترین صحنههای فیلم هستیم، علی نوجوان که برای عکاسی به جبهه آمده و تصوری از جنگ و وجه ویرانگری آن ندارد، تنها بازمانده از مهلکه خطیری است که اینک باتجربهای تلخ و اندوهبار راوی ایثار و ازخودگذشتگی مردانی حماسهساز است. نگاه خیره او به دوربین گویای بسیاری از حقایق است.
«هت تریک» ساخته رامتین لوافی
سرخوشی ویرانگر
«هت تریک» سومین فیلم رامتین لوافی هیچ شباهتی به دو فیلم دیگرش «آرام باش تا هفت بشمار» و «برلین منفی 7» ندارد و در نوع خود اثری است سهل و ممتنع.
در یک میهمانی شبانه با چهار شخصیت اصلی فیلم آشنا میشویم، زوج «لیدا» و «فرزاد» و دوست مشترکشان «کیوان» همراه با دوست جدیدش«رها». در همین سکانس ابتدایی روابط این افراد با هم نشان میدهد که هریک از آنها رازی منحصر به خود دارد که از دیگری پنهان ساخته است. تماسهای تلفنی فرزاد آنهم در خلوت، همسرش را متقاعد میکند او با زن دیگری ارتباط دارد، درحالیکه لیدا هم سر وسری با یکی از میهمان دارد.
در بازگشت به خانه براثر غفلت کیوان حین رانندگی تصادفی روی میدهد اما معلوم نیست با انسان بوده یا حیوان. لیدا از ماشین پیاده میشود و میگوید مردی را دیده که کنار پیکری روی زمین ایستاده است. آنها وحشتزده از صحنه تصادف میگریزند و به خانه رها میروند تا فرصت بیابند بهاتفاق رویداده بیندیشند و تصمیم بگیرند چهکاری باید انجام دهند.
وقوع تصادف این چهار شخصیت را وامی دارد تا درباره آنچ